lovely song
lovely song

lovely song

جواب پیغام های یک عزیز(آپدیت شده)

سلام عزیزم خوبی خوش اومدی به وبم عزیزم من پیغام هاتو میخونم و درکت هم میکنم ولی اگه تو این پستم بهم نظر بدی ممنونت میشم عزیزم 

-----------------------------------------

عزیزم من پیامتو خوندم اما باید نظر بدی تا جوابتو بدم تو برام پیغام میزاری که فقط میشه اینجوری جواب داد اما نظر بدی میشه زیر نظرت جواب نظرتو هم بدم عزیزم

نظرات 591 + ارسال نظر
سارا دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت 22:48

ببخشی چون من اشنایی زیادی ندارم شرمنده چشم

سلام عیبی نداره عزیزم اینجا نظر بدی بهتره

سارا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 00:09

مرسی عزیزم شرمنده

دشمنت شرمنده عزیزم این حرفا چیه

سارا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 01:46

اگه میشه جواب پیغام هام روهم بدی مرسی عزیزم شبت بخیر

عزیزم مگه خودت نگفتی فقط میتونی با من حرف بزنی و به کسی نگم بهم پیغام دادی خوب تو فقط گفتی میخوای با من حرف بزنی و به کسی نگم که بهم پیام دادی اینطور نیست عزیزم؟؟؟

سپیده مامان درسا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 02:42


سلام الهه جونم خوبی

سلام اجی خوبی ممنونم اجی خوبم شکر این پست جدیدم به یه عزیز ربط داره اجی از اون پست ها نبود که بهت خبر بدم میخوام پست بزارم یهویی گذاشتم این پستو

سارا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 13:02

درسته فقط میخوام باتوحرف بزنم فقط میخواستم این مناسبت روبه اونا هم تبریک بگم شرمنده راستی الهه جان میتونم بعضی ازحرف هاروبرات به صورت پیغام ببفرستم

سلام عزیزم خوبی دشمنت شرمنده عیبی نداره اره عزیزم میتونی بفرستی

سارا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 13:11

مرسی عزیزم چشم حتما

چشمت بی بلا عزیزم

سارا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 13:24

الهه جان اگه سوالی ازمن درباره خودم داری حتمابپرس اگه نخواستی خودم سرفرصت درباره خودم برات مینویسم

نه عزیزم سوالی ندارم فقط اینو میدونم که مثل خودم طرفدار مرتضی هستی

سارا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 13:29

اره اونم شدید شدید

سَلآمـ آپـَم عَزیزمـ ..اِلی سَر نمیزنی چرا :(

سلام اجی خوبی ممنونم اجی سر زدم

سارا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 16:13

سلام ابجی دیدم انلاینی برات نوشتم میخواستم دوساله شدن اهنگ داداشی روبهت تبریک بگم

سلام اجی خوبی ممنونم اجی منم دو ساله شدن نگران منی رو بهت تبریک میگم اجی راستی معده ات فقط ناراحته دو ساله نمیتونی روزه بگیری؟؟؟؟؟

سارا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 16:36

اره ابجی اگه روزه بگیرم اسید معدم میره بالا امسال دومین سالیه که نمیتونم روزه بگیرم

اوخی اجی درک میکنم چون خودمم اردیبهشت سال ۹۴ مریض شدم و معده درد داشتم البته اخرای فروردین معده درد گرفتم اجی به خانواده ات بگو قرص سوپرمنیت یرات بخرن واقعا عالیه اجی ارزششو داره معده دردو ساکت میکنه ان شاءالله که زود خوب میشی اجی

سارا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 17:48

مرسی ابجی

خواهش میکنم اجی وظیفه اس کاری نکردم ان شاءالله زود خوب میشی اجی

سارا سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 18:46

ممنونم ببخش خیلی اذیتت میکنم

اجی این حرفا چیه عیبی نداره
اصلا اذیت نمیشم اجی

آپـَم آجی جونـَم{}

سَر میزنی یِ کآمنـت نمیدی چِ سَر زدنیهـ گلمـ حدآقل یِ چی بگو ببینمـ سَر زدی :|

سلام اجی خوبی سر زدم بهت اجی

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 15:32

سلام ابجی خوبی

سلام اجی خوبی ممنونم اجی خوبم شکر تو چطوری اجی

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 15:38

مرسی ابجی امروزیه کم بهترم اجی پیغام هاموخوندی

اره اجی خوندم

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 15:41

ابجی شرمنده اگه ناراحت شدی

نه اجی عیبی نداره من ناراحت نمیشم اگرم بشم زیاد نمیشم اجی راستی تو تهران زندگی میکنی

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 15:47

نه ابجی

اجی نه به خدا ناراحت نشدم از دستت اجی دیشب ناراحت بودما اما از دست تو نه اجی از دست خواهرم

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 15:53

ابجی مشکلی نیست ناراحت نباش درکت میکنم اخه منم یه خواهردارم

فدات بشم اجی اوخی خدا برات حفظش کنه اجی چندسالشه

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 16:02

ابجی برای ختم قران سایت همه جزهاخونده شد

اجی چی بگم والله ولی من جزء خودمو خوندم یعنی دو تا جزء قرار بود بخونم اما ۲۶ خرداد که تولدم بود جزء ۹ رو هم زمان با پخش شدن این جزء تو شبکه ۳ خوندم اجی

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 16:08

اجی من۳۰و۲۹روخوندم

قبول باشه اجی

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 16:10

مرسی ابجی ازتوهم همین طور

ممنونم اجی سلامت باشی راستی اجی تو واسه معده ات اندوسکوپی هم کردی؟؟؟؟

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 17:48

اجی مینویسی اگه سختته نمیخواد

فردا ان شاءالله مینویسم اجی

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 17:57

مرسی اجی زحمتت دادم

نه اجی این حرفا چیه خودمم میخواستم دلنوشته بنویسم اما نمیشد ان شاءالله فردا مینویسم

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 17:59

باشه مرسی اگه تونستم منم یه کم مینویسم بهت میدم

میخوای واسه مرتضی دلنوشته بنویسی اجی؟؟؟؟؟؟

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 18:04

نه ابجی

اجی مطمینم که میتونی اجی حتی اگرم بد باشه من میگم عالیه پس میتونی اجی

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 18:09

اجی پیغامتوبخون

خوندم اجی

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 20:41

اجی چطوربودراستشوبگو

هنوز نخوندم اجی بزار افطار کنم میخونم دلنوشته ات رو

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 20:47

شرمنده ابجی معذرت قبول باشه اجی هروقت خوندی جواب این نظروبده تابفهمم نظرت چیه ابجی

ممنونم اجی قبول حق باشه نه اجی عیبی نداره فدای سرت عالی بود دلنوشته ات اجی
راستی اجی اگه تو ایمیلم داشتی و بازم خانواده ات نمیذاشتن تو سایت مرتضی عضو بشی؟؟؟

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 21:08

ابجی حالابااین نوشتم چیکارکنم

کاری نکن اجی بزار یادگاری بمونه

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 21:23

باشه اجی حالابخاطرمن امروز نشدفردایه دلنوشته بنویس بزارتوسایت

اجی ان شاءالله فردا مینویسم

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 22:06

اجی اهنگ عطرنفسهات روازمرتضی شنیدی

اجی میشه یه بیت این اهنگو بگی اجی؟؟؟

سارا چهارشنبه 2 تیر 1395 ساعت 22:19

عطرنفسهات همیشه توخونه همراه منه هم نفس نگاهمه نویدعاشق شدنه

فکر نکنم گوش داده باشم اجی اخه من اهنگ هایی مثلشهربارون یا همه اهنگ هایی که از مرتضی تو نت هست و منتشر شده گوش نمیدم تنها اهنگی که خانواده مرتضی پخشش کردن اونم به صورت رسمی اهنگ غیرممکن بود اجی اینو گوش میدم

سارا جمعه 4 تیر 1395 ساعت 22:21

سلام خوبی

سلام اجی خوبی ممنونم اجی خوبم شکر

سارا جمعه 4 تیر 1395 ساعت 22:28

مرسی اجی منم خوبم امروزبه نسبت روزای دیگه بهترم

خداروشکر اجی ان شاءالله که همیشه سلامت باشی اجی

سارا جمعه 4 تیر 1395 ساعت 22:30

مرسی توهم همین طور

ممنونم اجی سلامت باشی

سارا جمعه 4 تیر 1395 ساعت 22:54

اجی بایدبرم بعدادوباره باهات حرف میزنم

باشه اجی

سارا جمعه 4 تیر 1395 ساعت 23:03

اجی پیغاماتم بخون

خوندم اجی

سارا جمعه 4 تیر 1395 ساعت 23:24

اجی یه سوال توسایت برای توصندلی داغ نذاشتن

نه اجی زیاد از صندلی داغ خوشم نمیاد

سارا جمعه 4 تیر 1395 ساعت 23:33

چرااجی امامن دوست دارم راستش دوست دارم باعلایق دیگران اشناشم

سارا جمعه 4 تیر 1395 ساعت 23:37

اجی اگه برای من صندلی داغ بزارن تااخرش جواب میدم اماخصوصی هارونه

چی بگم والله اجی

سارا جمعه 4 تیر 1395 ساعت 23:49

شرمنده

نه اجی عیبی نداره اگه واسه من صندلی داغ بزارن بعضی از سوالارو جواب نمیدم

سارا جمعه 4 تیر 1395 ساعت 23:57

اجی میتونم بپرسم چه رشته ای هستی . اجی اگه دلت خواست راجب من چیزایی روبدونی ازم توهمین نظربپرس اجی مشکلی ندارم به توجواب میدم

من مهر۹۳ به خاطر علاقه نداشتنم به درس و مدرسه و ادامه تحصیل ترک تحصیل کردم اجی

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 00:01

اجی اخه چرایعنی مهرامسال مدرسه نمیری اجی

اره اجی نمیرم

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 00:19

اجی پیغامموبخون وتونظرم جوابتوبگو

اجی خوندم پیغامتو اجی ممنونم که به فکرمی اجی یکی از دوستامم گفته بود تو خونه هم میتونی درس بخونی منم رفتم کتابامو اوردم اما مثل قبلنا علاقه ای بهشون ندارم اجی

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 00:27

اجی اگه نخواستی بعضی چیزارواینجابگی بگوتاشمارموبهت بدم اونجابگی

اجی گفتم که علاقه ندارم و زیادم با دوستای مدرسه ایم راحت نبودم

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 00:32

باشه اجی خوشگلم مهم نیست ناراحت نشوبگذریم اجی چه غذاهایی رودوست داری

نه اجی ناراحت نشدم چی بگم اجی همه غذاهارو دوست دارم اما خوب فقط دستپخت مامانمو میپسندم یه کمم دستپخت ابجیمو

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 00:37

خوبه منم ازبین غذاهافسنجون وپیتزارودوست دارم

اجی من هروقت فسنجون میخورم گلوم میسوزه چون روغن گردو هم داره منم غذای روغنی نمیخورم اگرم بخورم کم میخورم اما پیتزا نمیخورم معده ام اذیت میشه توهم نخور اجی

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 00:43

اجی زیادنمیخورم اینارو بعضی وقتامیخورم

والله من قبلا پیتزا میخوردم اجی اما دیگه نمیخورم

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 00:50

اجی هروقت خوردی بعدش قرص رانیتیدین بخورمن برای معدم ازاینا میخورم اماهمین طوری نخوراول ازدکتربپرس

اجی من زیاد قرص نمیخورم اگرم بخورم قرص سوپرمینته اخرین باری که قرص خوردم اردیبهشت بود

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 00:54

خداروشکرکه زیادقرص نمیخوری

تو هم نخور اجی درسته معده درد بده اما خوب اگه تحملش کنی خود به خود دردش اروم میشه و نیازی به قرص خوردن نیست اجی

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 03:15

اجی هنوزبیداری

سلام اجی خوبی اره اجی اگه امروز ساعت چهار و نیم نمیخوابیدم میشد شب راحت بخوابم اما چون شب قدر بود دلم نیومد بخوابم و شب زنده داری کردم و زیارت عاشورا خوندم و همه رو دعا کردم و یه کمم قران تو سرم گذاشتم و سحریمم خوردم تو چرا نخوابیدی اجی؟؟!

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 15:24

اجی منم دیشب نمازخوندم وزیارت عاشوراوقران سرگذاشتم کلی هم دعاکردم

سلام اجی خوبی قبول باشه اجی راستی اگه دیدی نظرتو نتونستم زود تایید کنم بدون که حجم نتم تموم شده اجی اما زودی نت میخرم میام اجی نگران نباش

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 18:35

سلام اجی خوبی اجی دلتنگیت تموم شداجی راستی بالاخره دیشب خواب مرتضی رودیدی

سلام اجی خوبی نه اجی ندیدم البته شب زنده داری کردم نشد داداشی بیاد به خوابم

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 18:47

اجی توی صندلی داغ من ومرتضی زهرا خانم درموردت راست گفته اجی توصفحه ی اول

اجی الان اونو خوندم چی بگم والله اره اجی دلم پاکه

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 23:36

اجی سلام خوبی چیکارمیکنی

سلام اجی خوبی ممنونم اجی خوبم شکر سلامتی اجی

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 23:54

خداروشکراجی که خوبی

سارا شنبه 5 تیر 1395 ساعت 23:58

اجی پست جدید دیگه نمیزاری

اگه منظورت تو سایته بستگی داره کی دلنوشته بنویسم

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 00:04

باشه اجی منم خیلی دلم میخواد برای داداشی بنویسم امانمیتونم به نظرم هرچی مینویسم بدمیشه یه جورایی خوب نمیشه اونجوری که دلم میخواد

اجی از داداشی کمک بخواه بهت کمک میکنه تا بهتر دلنوشته ات رو بنویسی اجی

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 00:09

اجی تونستی نت بگیری

اره اجی البته از قبل شارژ خریده بوده بابام اما یه شارژ ۲ تومنی لازم داشتم که اونم بابام امروز خرید اجی الان به مرتضی گفتم که باهاش قهری یا نه ولی باهات قهر نیست اجی فکر کنم الان کنارته باهاش حرف بزن اجی

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 00:17

اجی مرسی به داداشی گفتم

وظیفه اس اجی

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 00:22

اجی نظره لطفته نه وظیفه

اجی داداشی باهات حرف زد؟؟؟؟

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 00:27

نه اجی

اجی بازم باهاش حرف بزن میدونم که صداتو میشنوه

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 00:35

اجی ببخش باحرفام توروهم ناراحت کردم

نه اجی این حرفا چیه عیبی نداره

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 00:38

اجی پیغامتو بخون

خوندم اجی

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 00:40

اجی یه سوال به نظرت من چه جوردختری ام اجی ازته دلت بگو

سلام اجی خوبی شرمنده اجی دیشب یهو خوابم برد چی بگم اجی دختر خوب و پاک و مهربونی هستی

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 00:53

اجی جواب سوالمونمیدی

سلام اجی خوبی شرمنده اجی الان جواب دادم

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 14:23

اجی اشکالی نداره حالایه ذره دیرترفدای سرت اجی حالاواقعامن همین جوری ام که گفتی

اره اجی حالا من نظرمو گفتم خودت بهتر از من خودتو میشناسی اجی

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 14:33

اجی چرا اون حرفوزدی خودتم میدونی که اینطوری نیست

اجی تو خودتو اینجوری که گفتم نمیبینی خودت بگو چه جور اخلاقی داری؟؟؟؟

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 14:37

اجی درباره حرفی که توسایت زدی میگم توپیغامم برات نوشتم

اجی همون که گفتی دختر خوب و مهربونیم اونو خوندم اجی ممنونم لطف داری

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 14:42

اجی توسایت گفتی به نظرت واحساست دیگه دخترشون نیستی اما این جوری نیست اجی هرچی باشی بازم دخترشونی این حرفارونگواجی

اهان اونو میگی اره از نظر و احساسم نیستم اجی ولی من بازم اونارو دوست دارم خانواده ام برام مهم هستن هر چقدر هم که براشون مهم نباشم عیبی نداره

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 14:46

اجی براشون مهمی شایدبهت نگن دوست دارم اماتوکاراشون نشون میدن اجی راستش اجی توبرای همه مهمی چرامهم نباشی مگه بهشون بدی کردی

وقتی میخوام یه حرفی بزنم عادت دارم اون حرفو چندبار بزنم اجی مثلا میخوام یه حرف دیگه بزنم بابام میگه باز شروع کرد بیخیال اجی

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 14:54

اجی ناراحت نباش باشه بیخیال اجی هرحرفی خواستی بزنی به خودم بگومگه من مردم یااگه بامن راحت نیستی به داداشی بگواون خودش درستش میکنه

اجی ابجیم دیشب خونه مون بود میگفت فقط امیرحسین(پسرش) مهمه سونگ و مرتضی رو ول کنم بچسبم به پسرش مرتضی و سونگ عشق های من هستن اجی چطور میتونم ولشون کنم سونگ و مرتضی از پسرابجیمم مهمترن

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 14:59

اجی قربونت برم خوب هم هوای امیرحسین روداشته باش هم باعشق هات حرف بزن اجی غصه نخورشایدابجیت چون حس تورونداره نمیتونه درکت کنه یاشایدنمیخوادغصه بخوری به خاطرداداشی

اجی ابجیم و شوهرش علیزاده رو دوست دارن و قبلا کنسرتش رفتن من مرتضی رو دوست دارم اونا هم علیزاده رو کاری به کارشون ندارم من زندگی خودمو میکنم و هوای امیرحسینم دارم

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 15:04

درسته هرکی زندگی خودتشوداره اماشایدچون داداشی بین ما نیست اونا میخوان ماراحتش بزاریم وبجای داداشی بچسبیم به یکی دیگه

اجی ابجیم هر کاری بکنه نمیتونه باعث بشه من سونگ و مرتضی رو ول کنم هیچوقتم ولشون نمیکنم

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 15:10

اجی منم داداشیو ول نمکنم تاوقتی خودش بیادبگه منو ول کن اجی دیگه غصه نخوریه روزی همه چی درست میشه فدای سرت هرکی چی فکرمیکنه توفقط به فکرخودت باش

اجی مرتضی هیچوقت طرفداراشو ول نمیکنه اجی چشم اجی فکر کنم الان داداشی پیشته اجی باهاش حرف بزن

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 15:14

اجی کنارهردوتامونه توهم باهاش حرف بزن اجی اگه منودوست داری سعی کن که دیگه ناراحت نباشی خوشحال باش اجی قربونت

إ پس باهات حرف میزنه اجی؟؟؟؟؟؟

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 15:17

اجی بعضی اوقات حسم یه چیزی میگه که احساس میکنم داداشیه توچی اجی

اره اجی اون حس مرتضاس که بهت میگه که کنارتم

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 15:22

اجی توچی داداشی باهات حرف میزنه اگه نمیزنه دستتوبزارروقلبت صداشوبشنواجی

حرف میزنه اجی اما بیشتر اوقات ساکته

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 15:24

شایدمیخوادبیشترباهاش حرف بزنی

چی بگم والله اجی شاید اما خوب بیشتر اوقات یا ساکته یا خوابش میبره

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 15:27

اجی ازبس باهاش حرف میزنیم خسته میشه

چی بگم اجی کلا یهویی خوابش میبره

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 15:32

اجی ببخشیدکه دارم میرم امابعدامیام اگه نرم عصبانی میشن اجی توهم بروباداداشی حرف بزن ایندفعه من بهش گفتم خوابش نمیبره

نه اجی عیبی نداره برو به سلامت اجی

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 21:11

سلام اجی روزت قبول باشه اجی راستی هیچوقت ارزونکن وحتی ازداداشی هم نخواه که بری پیشش چون هم داداشی وهم من ناراحت میشیم پس هیچ وقت اینوازش نخواه اجی بالاخره زندگی یه روزبرای همه خوبه وروزبعدش برعکسه وزندگی بالاخره روزی معنی میگیره اجی شایدروزاخر عمرادم اینقدرخوب باشه که ارزوکنیم فقط یه روزدیگه کنارعزیزامون باشیم ویه روزدیگه زندگی کنیم پس هیچ وقت این دعارونکن که بری پیش خداشایدیه حکمت که ماهازنده باشیم وبرای دیگران حتی الگوباشیم پس هیچوقت اینو نخواه اجی گلم

سلام اجی خوبی ممنونم اجی اجی قبول حق باشه چی بگم اجی پس چرا داداشی زود رفت خوب منم میخوام زود برم پیشش

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 21:56

اجی این حرفارونزن داداشی رفت امابرای بقیه الگوشدرفت اماحداقل ازاین همه دردی که داشت راحت شداجی توراضی بودی که داداشی بادردبسیارزیادوتوی بیمارستان باشه ولی هنوز زنده باشه

نه اجی هر چند ۱۷ اذر که خوابشو دیدم داداشی با درد تو خوابم بود

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 22:03

خوب پس اجی حداقل داداشی حالش خوبه تازه اونجاکه هست حواسش بیشتربه ماست شایداگه بودمارونمیدیدپس اجی هیچوقت این دعارونکن خداروشکرکن که تنت سالمه اجی حداقل برای داداشی مهم هستیم که باهامون حرف میزنه بعضی ها هستن که داداشی باهاشون حرفم نمیزنه اجی دیگه این دعاروبخاطرداداشی نکن قربونت برم

چشم اجی سعیمو میکنم

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 22:11

اجی قربونت برم اینکارارونکن اجی شب دوباره باهم حرف میزنیم اونموقع هرچی که دلتنگت میخوادبگومتاسفانه بایدبرم اما میام عزیز اجی

چشم اجی برو به سلامت

سارا یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 23:37

اجی بازم سلام حالااجی هرچی که دل تنگت میخوادبگومن درخدمتم

سلام اجی خوبی خوش اومدی اجی

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 00:00

مرسی اجی حالاهرچی میخوای بگو

اجی راستی تو تا حالا خاله شدی؟!؟!

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 00:12

اجی نه خواهرم هنوزازدواج نکرده

سنش زیاده ها اجی من فکر میکردم ازدواج کرده

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 00:16

نه اجی

فقط یه خواهر داری اجی

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 00:19

اره اجی

من یه داداش کوچیکتر از خودمم دارم

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 00:22

خوبه اجی امامن داداش ندارم

داری اجی مرتضی داداشته

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 00:25

اره اجی اونکه همیشه داداشمه

اجی الان داداشی باهات حرف میزنه؟؟؟؟؟؟؟؟

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 00:27

نه اجی باتوچی

ساکته اجی از خدا بخواه به داداشی اجازه بده تا باهات حرف بزنه اجی ان شاءالله که حرف میزنه اجی

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 00:30

اجی دستتوبزارروقلبت تاصداشوبشنوی

اجی من حتی دستمو هم نزارم خودش شروع میکنه به حرف زدن اجی فعلا ساکته

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 00:37

اجی عزیزم حالاتوبزارهرچی گفت به من بگو اجی من یه چندلحظه میرم شام بخورم توجواب بده بعدش باهات حرف میزنم

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 00:51

مرسی اجی عزیزم امیدوارم داداشی باهات کلی حرف بزنه اجی برام خیلی دعاکن منم برات دعا میکنم التماس دعا اجی

امشب به خاطر یه دلیل نمیتونم دعا کنم اجی اما قبل از اذان همه رو دعا کردم

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 00:55

باشه قربونت برم من برات دعا میکنم تافرداخدافظ اجی

ممنونم اجی

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 19:49

سلام اجی دیدم نوشته بودی به یه دلیلی دیشب خوابیدی میخواستم بدونم خوبی الان اجی

سلام اجی خوبی نگران نباش اجی دیشب کم مونده بود افطار بشه دل درد گرفتم و بعد افطار فهمیدم که مسموم بدنی شدم اجی خودت منظورمو متوجه میشی اجی نگران نباش اجی الان بهترم ببخش ناراحتت کردم اجی

سارا دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 20:50

نه اجی قربونت بشم ناراحت نشدم اجی ایشاا..بهترباشی حتما یه دکتربرو

ممنونم اجی نه دکتر نمیخواد اجی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد