lovely song
lovely song

lovely song

رویای عزیزم و زینب عزیزم تولدتون مبارک

سلام به تمام دوستان عزیزم خوبید انشالله امیدوارم که همیشه حالتون خوب باشه و همیشه سلامت و شاد و خندون و خوشبخت باشید و هیچوقت غم و غصه تو دلتون راه ندید و ایشالله که همیشه از ته دلتون جوری بخندید که مشکلات زندگیتون اذیتتون نمیکنه آمین یا رب العالمین :25:  :20:  :19:  :22:  :5:  :4:  :8:  :10:  :9:  :11:

دوستان عزیزم بی زحمت اگه امکانش هست بیاین ادامه مطلب ممنونم از مهربونی هاتون :25:  :20:  :19:  :22:  :5:  :4:  :8:  :10:  :9:  :11:  

 

 دوستان عزیزم امروز تولد ۱۴ سالگی دوست عزیزم زینب هست زینب عزیرم تولد ۱۴ سالگیت مبارک زینب عزیزم امیدوارم همیشه شاد و سلامت و خوب و خندون و خوشبخت و شاد باشی و از خدا میخوام تا تمام مشکلاتت حل بشه عزیزم خیلی دوست دارم عزیزم این پستو برات گذاشتم چون میخواستم یه جورایی سوپرایزت کنم عزیزم ببخش تنها کاری بود که از دستم بر میومد عزیزدلم :25:  :20:  :19:  :22:  :5:  :4:  :8:  :10:  :9:  :11: 

خوب دوستان عزیزم امیدوارم از این پستم خوشتون اومده و دوستش داشته باشید ممنون میشم اگه نظرم بدید ممنونم از مهربونی هاتون دوستون دارم تا ابد :25:  :20:  :19:  :22:  :5:  :4:  :8:  :10:  :9:  :11: 

دوستان عزیزم امروز تولد

۱۶ سالگی دوست عزیزم رویا هست رویا عزیرم تولد 16 سالگیت مبارک عزیزم امیدوارم همیشه شاد و سلامت و خوب و خندون و خوشبخت و شاد باشی و از خدا میخوام تا تمام مشکلاتت حل بشه عزیزم خیلی دوست دارم عزیزم این پستو برات گذاشتم چون میخواستم یه جورایی سوپرایزت کنم عزیزم ببخش تنها کاری بود که از دستم بر میومد عزیزدلم :25:  :20:  :19:  :22:  :5:  :4:  :8:  :10:  :9:  :11: 

نظرات 257 + ارسال نظر
نگار پنج‌شنبه 29 بهمن 1394 ساعت 23:35

میگه مرده هفت کفن پوسونده
چیکارش دارین
مرده پرستین شماها

اجی تو هیچی نگو باشه فقط سکوت کن اصلا در مورد مرتضی چیزی نگو که بخوان با حرفاشون عذابش بدن اهنگم واسه فاطمه زهرا نزار

نگار پنج‌شنبه 29 بهمن 1394 ساعت 23:40

اجی من برم بخوابم
شب بخیر

باشه اجی برو بخواب شبت بخیر مواظب خودت باش جات همیشه اینجاست

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 20:34

سلام دوباره اجی
چطوری ؟؟؟؟؟؟
چه خبرا ؟؟؟؟

سلام اجی خوبی منم خوبم شکر تو چطوری اجی سلامتی اجی ببینم داداشی باهات حرف میزنه مرتضی رو میگم

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 20:43

منم خوبم بد نیستم
فقط خیلی خستم خستگی اردو دیروز و پیاده روی هاش از تنم در نرفته تازه امروزم اضافه شده
اره اجی جدیدا باهام حرف میزنه چطور ؟؟؟؟

اوخی عزیزم برو بخواب اجی
همینجوری پرسیدم اجی

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 20:49

نه بابا اجی خوابم نمیاد
فقط حس ندارم
من الان میخوابم به نظرت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من تا 3 نشه خوابم نمیبره
اگرم میرم واسه اینم که مامانم گیر میده بهم

اهنگ های داداشی رو گوش بده خوابت میبره اجی

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 21:08

اجی این کار کار هرشبمه
گوش نکنم خوابم نمیبره که
ولی دست خودم نیست همیشه تا ساعت 3 بیدارم ول میچرخم
جات خالی اجی دیروز رفته بودیم ری گردی
بعدشم امامزاده بی بی زبیده و بعدشم حرم شاه عبدالعظیم
اول خرید از بازار بعدشم زیارت
دم ضریح شاه عبدالعظیم انقدر گریه کردم که نگو

قربون اون گریه هات برم اجی

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 21:14

خدا نکنه اجی
تادلت بخواد خرید کردم
اومدم خونه مامانم خندش گرفته بود

اجی میری بیرون طولانیش نکن بیرون رفتنو اینجوری خسته نشی

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 21:19

من که از خدامه طولانی نشه
خسته نشم
ولی خوب خسته میشم دیگه بعدشم نمیشه که جمع دوستانست نمیشه دیگه
رفتنه راننده از مرتضی گذاشته بودددددد
کل اتووبوس داشتن میخوندن
گذاشته بودیم رو سرمون اتوبوس رو

عجب تو راهم مرتضی باهات حرف میزد اجی

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 21:26

اره اجی
انقد خوب بود که نگو
البته بچه ها فک میکردن خل شدم
کلی بهم خندیدن
منم زدمشون انقد حال داد روحم شاد شدن قشنگ

اجی من والله با داداشی حرف میزنم اروم حرف میزنم تو هم تو دلت اروم حرف بزن

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 21:29

خوب همین کارو میکنم ولی یهو صدام از دست خودم در میره بلند حرف میزنم
دیروز رو سه بار ایینجوری شد

اجی عجبا خوب سعی کن صدات در نره

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 21:33

خخخخخخخخخخخخخخ
باشه تلاش خودمو میکنم جلو خودمو بگیرم

درسته جدیدا داداشی داره باهات حرف میزنه اجی ولی این دلیل نمیشه که صدات در بره و بلند باهاش حرف بزنی

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 21:36

باشه اجی از این به بعد بلند حرف نمیزنم

افرین اجی الان داداشی در چه حاله

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 21:39

مگه فرقی میکنه ؟؟؟؟
برا تو توی حال دیگست برا من توی حال دیگست ؟؟؟؟

اجی منظورم اینکه داداشی الان خوابه یا بیدار یا ساکته همین
اجی نمیخواستم ناراحتت کنم ببخشید

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 21:53

ببخشید اجی دیر جواب دادم
وبت بالا نمیومد
بعدشم اجی ناراحت نشدم که

اشکال نداره اجی نه ناراحت شدی میگی نشدم به جان خودم منظوری نداشتم اجی

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 21:58

نه بابا این چه حرفیه

دیگه چه خبر اجی

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:02

هیچی اجی
من گفتم همش حالا تو بگو

اهان اجی راستی فردا شب بخوای بیای وبم من نیستم اجی خواهرم و شوهرش میخوان بیان خونه مون شام منم حتما باید تو جمع باشم عجب گیری افتادیما انگار من کیم اخه

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:06

وااااااا اجی این چه حرفیه
تو خواهرشیا
مگه میشه نباشی
اجی من جمعه میام پس

اخه اصلا حوصله مهمونی ندارم اجی
نه اجی فردا ظهر بیا وبم بحرفیم

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:08

اجی من تا ظهر خوابم و به کارام میرسم

خاک به سرم تا ظهر اجی البته خودمم تا ظهر میخوابم خخخخخخخخخخ

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:11

خخخخخخخخخخ
بالاخره باید خستگیم در بره یانه ؟؟؟
معلومه تا ظهر میخوابم دیگه

بله بله همینطوره اجی ۹ فروردین عروسی خواهرشوهر اجیمه

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:14

خخخخ
پیشاپیش عروسیش مبارک
میری دیگه ؟؟

اره دیگه اما حوصله شو ندارم

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:17

اجی از طرف من تبریک بگووو

اجی بیخیال تبریک

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:20

خخخخخخ چرا حتما تبریک بگوووو خخخخخ
بگو دوستم تبریک گفت بهتون

نه دیگه اجی بیخیال

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:22

باشه
دیگه چه خبرا اجی ؟؟؟؟
چی کارا میکنی ؟؟؟؟

سلامتی اجی یه بنده خدا بهم نظر داده بی اسمم نظر داده بدجوری مشغوله ذهنم

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:24

چی گفته تو کدوم پستت ؟؟؟؟؟؟؟

http://elahesong.blogsky.com/1393/12/24/post-121/ اجی این پستمو ببین

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:28

خوب دیدم اجی

اجی خوب تو اون پستم نظر داده

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:31

خوب چی گفته ؟؟؟؟؟؟
اجی من وب زدم الان چی کار کنم دقیقا با وبم ؟؟؟

متن نظرش اینه اجی:سلام عزیزدل آجی
من خیلی دنبالت میکنم
دوست دارم هوارتا
آجی مهربون

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:34

خوب بپرس کیه اجی بگو شما کی هستین ؟؟؟

گفتم سلام ببخشید شما
دیگه جواب نداد اجی

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:38

اجی جواب سوال منو ندادیااااااااااااااا

خوب اپش کن اجی

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 22:45

اجی تو فک با وبم چه کنم
من برم نماز و بعدشم شام
میدونم دیر شام میخوریم ولی خوب دیگه چه کنم
من برم زود میامممم
فک کنیااااااا

اجی خوب اپش کن دیگه باشه برو

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 23:47

من اومدمممممممم
دوباره چه خبر ؟؟؟؟؟؟

اجی نمیدونم این برنامه شب کوکو که تو شبکه نسیم میده میبینی یا نه باز دوباره یکی از شرکت کننده هاش نگران منیو خوندن منم زود در آشپزخونه رو بستم

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 23:53

یکی دوبار دیدم
خیلی مسخرس برنامش مثه برنامه طنز میمونه
چرا بستی ؟؟؟؟؟توام مثه من اعصابت خورد میشه ؟؟؟؟؟

اجی مرتضی بعد از ش.ی.م.ی.د.ر.م.ا.ن.ی.ش نگران منیو زنده اجرا کرد داداشی حتی حال نداشت ولی عالی اجرا کرد اجی اره اجی هم ناراحت میشم هم اعصابم داغون میشه

نگار چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 23:58

بخدا منم اعصابم خورد میشه
با چه ایده ای میخونن من نمیدونم
صدای قشنگی هم ندارن که

اخ خدایا من برم بمیرم بهتر از اینکه این اتفاقا رو ببینم
اره والله اجی صدای قشنگیم ندارن

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 00:06

ادم اینا رو میبینه دوست داره با ارپیجی بزن تلویزیونو نابود کنه
خجالتم نمیکشن
مرتضی یه دونه بود اونم واسه نمونه بود

اره اره اجی مرتضی یه دونه بود یه دونه

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 00:14

چه خبرا دیگه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلامتی اجی عجبا

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 00:25

خوب چی بگم منننن
تو یه چیزی بگووو
دختر تندتر نمیتونی جواب بدی ؟؟؟؟

ببخشید اجی رفته بودم د.س.ت.ش.و.ی.ی شرمنده اجی چی بگم اجی

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 00:31

نه بابا ایراد نداره که
منم نمیدونم چی بگم

اجی جونم مرتضی میگه:سلام نگار جانم خوبی تو نمیخوای بری بخوابی حتما که نمیشه ساعت ۳ بری بخوابی اهنگ های منو گوش بده خوابت میبره

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 00:38

مرتضی خودش خوب میدونه من خوابم نمیبره فعلا مثه خودش شب زنده دارم
اگه قصدت اینه من بفرستی برم بری بخوابی
باشه برو بخواب

نه بابا اجی همینجوری گفتم

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 00:44

اره همینجوری گفتی
جون من اگه خوابت میاد بگو
خجالت نکش

خوابم که میاد اجی ولی نه اونقدر زیاد هر وقت خواستم به قول داداشی لالا کنم بهت میگم

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 00:49

باشه
خوب الان چی بگیم دقیقا
من از ساعت 2 به بعد ذهنم به کار می افته

والله منم نمیدونم اجی خخخخخخخخخ داداشی هم خوابش برد اجی اینجوری
اجی راستی وزن خواهرزاده ات چقدر شده تا الان

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 00:58

اره مرتضی خوابش برد ولی الان بیدار میشه
جوجو وقتی به دنیا اومد 8 ماهه بود 2و 300 بود
10 روز بعد آوردیمش خونه 2 کیلو بود
اخرین باری که بردنش دکتر که فک کنم 2 هفته پیش بود 3400 شده بود
الان باید 4 کیلو شده باشه

إ پیش تو هم خوابش برد اجی نه اجی من بخوام بخوابم بیدار میشه هم زمان با من لالا میکنه
إ ۸ ماهه به دنیا اومد اجی نمیدونستم

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 01:03

شبا با من بیداره تا صبح
حرف میزنیم
میخندیم
کلی حال میکنیم
انقده خوبههههه

اجی من که شبا خواب سونگ و مرتضی رو میبینم خخخخخخخخخ

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 01:07

با من که تا صبح بیداره
نمیدونم دیگه
کلی چرت و پرت میگه میخندم خودشم میخنده از او خنده های ته دل نه از اونا که پشتش پر از درد بود

چه خبره اجی یه نیم ساعت بهش بگو بخوابه اذیت میشه به نظرم اجی هر نیم ساعت یه بار هم تو بخواب هم مرتضی بعد بیدار بشید دوباره بخندید

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 01:12

من بخوابم دیگه بیدار کردنم به این راحتیا نیست که
مرتضی هم خسته نمیشه که به این شب بیداریا عادت داره
اجی دوتا دلنوشته نوشتم یکیشو الان بذارم ؟؟

اجی میدونم ولی به داداشی بگو بخوابه خسته میشه اجی والله تو خواب همه اش دستامو میگیره تو دستش بوس میکنه بغلم میکنه حرف میزنه خخخخخخخ
اینجا اجی یا تو سایت مرتضی به نظرم بهتره جمعه بزاری اجی

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 01:19

تو سایت دیگه
خوب الان یکیشو میذارم
جمعه یکیشو ؟؟؟؟؟

اهان اجی باشه الان بزار ولی من بتونم میخونم اخه خوابم گرفته اجی اما دلنوشته رو بخونم میخوابم

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 01:25

باشه اجی شبت بخیرررررررر
منم الان میذارم و بخواب

نه بابا اجی فعلا بیدارم خخخخخخخخ

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 01:38

گذاشتمش اجی
خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بی شوخی بگو

عالی بود اجی عالی

نگار پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 01:46

مرسییییییییی
اجی مامانم منو کشت
مرتضی هم بیدار شد
من برم درزا بکشم که مثلا بخوابم
تو هم برو بخواب
خوابت میاد
شب بخیررررررررررر

باشه اجی إ بیدار شد عجب سلام منم برسون اجی شبت بخیر خواهش میکنم اجی وظیفه اس

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 00:27

سلام دوباره اجی
چطوری ؟؟؟؟؟؟؟
چه خبرا ؟؟؟؟؟؟؟؟
چی کارا میکنی >؟؟؟؟؟؟؟

سلام اجی خوبی خسته نباشی منم خوبم شکر تو چطوری هیچی اجی سلامتی

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 00:31

منم بد نیستم نفس میکشم هنوز
تا لنگ ظهر خواب بودم جرا خسته باشم
تو خسته نباشی

سلامت باشی اجی معده ات چطوره خوبه

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 00:38

خوبه بد نیست
سلام داره خدمتتون

سلام منم بهشون برسون اجی بگو زیاد اذیتت نکنه

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 00:44

حتما بهش میگم
سلامتم بهش رسوندم
گفت سلامت باشی
چه خبرا اجی ؟؟
امروز چی کارا کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اجی هنذفریم خراب شد

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 00:53

الهییییییی بچم
میدونم چی میکشی
البته من انقد هدفون دارم که نگو
اصن مهم نیست خراب بشه
الکی میخرم دارم ولی بازم میخرم کار از مهم کاری عیب نمیکنه
اجی ببخشید دیر جواب دادم نت بالا نمیومد
الان خوب شده

قربونت برم اجی اره میدونم اشکال نداره اجی

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 00:57

بازم هدفون داری یا باید شب اهنگ گوش ندی ؟؟؟؟
اجی دیشب تا 5 با مرتضی بیدار بودم

خسته نباشی اجی نه اجی ندارم

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 01:01

بچممممم الهیییی فدات شم من
مگه با مرتضی بودنم خستگی داره ؟؟؟؟؟

خدا نکنه اجی مامان نگار من بی هنذفری شدم چه جوری اهنگ گوش کنم

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 01:08

صداشو کم کن بگیر دم گوشت گوش کن به همین راحتی دخترم
من امتحان کردم قبلا میشه

باشه مامانی جونم ببینم چی میشه ممنونم

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 01:13

خواهش میکنم دخترم
وظیفست
خواهرت اینا قرار بود بیان اومدن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

قربونت برم مامانی خیلی وقته اومدن هنوز نرفتن

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 01:17

خواهر منم قبلا همین طور بود
ولی جدیدا من نمیذارم برن

وا مامانی چرا نمیزاری برن

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 01:24

والا با اون جوجو کی میذاره برن
اومدنشون با خودشونه رفتشون با منو خدا
به زور چک و لقد نگهشون میدارم
وایسا توام اینجوری میشی
دخترم چی گوش میدی ؟//

هیچی مامانی چیزی گوش نمیدم

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 01:29

وااااااااا چرا ؟؟؟؟؟؟
به قول مرتضی تو خجالت نمیکشی ؟؟؟؟؟؟ بچه بدی شدیا
یه سری مواقع بهم میگه

مامانی هنذفری ندارم اخه اونجوریم که گفتی گوش بدم نمیتونم داداشی هم خوابش برد لالا کرد

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 01:33

اااااااااا نمیشه ینی ؟؟؟؟؟؟؟ من موقع خواب گفتم این کارو بکن
اخییییییییی بچم دلم برات پرپر شددد
من به جات دارم همه ی اهنگاشو گوش میدم
انقدر حال میده

اهان موقع خواب ایا چشم مامانی ولی به هنذفری بدجور معتاد شدم

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 01:42

منم اعتیاد دارم
تابستون رفته بودیم شمال
تنها ذوق من این بود که بریم بیرون اهنگ گوش بدم
نصف وقت ها هم بیرون بودیم
انگار به مرتضی رفته بودم
همه ی وقتا اهنگ گوش میدادم

اوخی مامانی منم فقط به صدای مرتضی معتاد شدم

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 01:46

بد اعتیادیه خداییش
ترکش از مواد مخدرم سخت تره دخترم
3 روز اهنگ گوش ندادم
روز چهارم 4 تا ظرف شکست

مامانی ماشالله اره بد اعتیادیه

نگار جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 01:56

خخخخ
دخترم مامان گلم منو کشت
من برم الکی بخوابم
مدیونی فک کنی بیدار میمونم
شب بخیرررررر

باشه مامانی جونم شبت امپراطوری

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 21:53

چه خبرا اجی ؟؟؟؟
چه کاری میکنی ؟؟؟؟؟؟/

سلام اجی خوبی منم خوبم شکر تو چطوری معده ات چطوره داروهاتو خوردی

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 21:59

خوبم نفسی میرود و می اید
اره خوردم همشو
دیروز یکیش تو گلوم گیر کرد داشتم خفه میشدم
قشنگ مرگ رو دیدم

خاک به سرم اجی خوب حتما عجله داشتی اینجوری شدی

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 22:05

نه بابا عجله کجا بود
ولی خدارو شکر داشتم خفه میشدما
مرگ بدیه انصافا
کلی زدن پشتم
الان کمرم درد میکنه

اوخی عزیزم پس حتما یه دلیلی داشتی اینجوری شدی

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 22:10

مرتضی یه چیزی گفت خندم گرفت
فک کنم واسه اون پرید گلوم

چی گفت مگه اجی

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 22:12

هیچی حرفش مثبت هیجده بود
سال دیگه بهت میگم
ولی نه جدی حرفش منشوری بود نمیتونم بگم

اجی سال دیگه شاید بمیرما خخخخخخخخخخ شوخی کردم اجی

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 22:15

اااااا شوخیشم قشنگ نیستااا
به قول مرتضی با مگس میزنمت له بشی انقدر چرت و پرت نگی
به تو هم از این حرفا میزنه ؟؟؟؟؟؟؟

نه اجی داداشی از این حرفا نمیزنه

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 22:20

به من که میزنه
بهش میگم به توهم بگه بخندی روحت شاد شه
تازه اون موقع میشناسیش

اجی وقتی من ناراحت و غمگین باشم داداشی هم حال منو داره اما تو خواب انقدر باهام حرف میزنه و میخندونه همه چی رو فراموش میکنم

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 22:28

به نظرت چرا من بهش میگم مرتضی تو میگی داداشی ؟؟؟؟؟؟
من نمیتونم بهش بگم داداشی یه جوریه
مرتضی دلش نممیخواد من ناراحت باشم واسه همین همیشه شادم میکنه
تو ناراحتی ها هم وسط گریه میخندونه منو

اجی مرتضی گاهی اوقات بهم ابجی یا اجی از بس بهم وابسته اس چون عین برادر برام عزیزه خیلی دوستش دارم اجی خیلی

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 22:31

پس منو چرا نگار صدا میکنه ؟؟؟؟؟؟؟
حتی نگی جونمم میگه

اجی خوب به منم میگه الهه جانم یا الهه جونم یا الهه جان از روی دوست داشتن بهت میگه اینارو اجی

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 22:40

ببخشید دیر جواب دادم دستشویی بودم
خوب چرا به من نمیگه اجی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرااااااا ؟؟؟؟؟؟
فقط اسم کوچیکم با یه پسوند و پیشوند یا چیزای دیگه مثه خانم گلی یا خانوم کوچولو

بهش بگو بهت بگه اجی

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 22:47

بهش میگم ولی اگه نگفت چی ؟؟؟؟
سه چهارم چیزایی که بهش میگم میگه نه
لجبازیش مثله خودمه

اگه نگفت بزار همونجوری که گفتی صدات کنه اجی

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 22:51

مگه راهی جز اینم دارم ؟؟؟؟؟؟؟
البته خوبه هااا
چی گوش میدی ؟؟؟؟؟
من که قرم گرفته شدید قلبم رو تکراره رو گذاشتم

چیزی گوش نمیدم اجی البته امروز نبض احساس داداشیمو گوش دادم

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 22:55

اااا چرا ؟؟؟؟
هنوز هدفون نخریدی ؟؟؟؟؟؟؟؟
دیرزو وقت نکردم اهنگ گوش بدم مرتضی قهر کرد باهام

اره اجی ندارم هنوز وا اجی داداشی که هیچوقت قهر نمیکنه باهام

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 23:00

کلن با من یه جور دیگس
با تو یه جور دیگه
چرا نمیدونم

اوخی عزیزم داداشیه دیگه کلا خاصه

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 23:09

اگه این کارا نکنه که دیگه خاص نیست
چه خبرا اجی ؟؟؟؟؟

سلامتی اجی راستی شاید اسم پسر اجیم بشه امیرحسین

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 23:13

چه خوب
الکی میگفتی از این اسمای مسخره میذارن

اجی من کی گفتم قراره اسم مسخره بزارن حالا باز نمیدونم همین اسمو میزارن براش یا نه

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 23:17

هیییییییییی
تو نگفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟گفتی اخر از اسمای مسخره میذارن ؟؟
خیلی اسم قنگیه بگو همینو بذارن
راضیشون کن

اجی فکر کنم اینجا گفتم ولی نمیدونم کی بود

نگار دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 23:23

گفتی قربونت برم من
اجی من برم دیگه کم کم کارامو بکنم
اخر هفته مهمون داریم
چهارشنبه که باید کارا بکنم
پنجشنبه مهمونیه
جمعه احتمالا میام
بای

خدا نکنه اجی باشه برو اجی بای مواظب خودت و داداشم باشیا داروهاتم اروم و به موقع بخور خوش بگذره اجی شبت بخیر

نگار چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 21:40

خوب دیگه
باید جواب بدی
خوبی ؟؟؟؟؟
چه خبرا ؟؟؟؟
چه میکنی ؟؟؟؟؟؟؟

سلام اجی جونم خوبی اره منم خوبم شکر اجی سلامتی اجی تو نتم دیگه
تو چطوری اجی مرتضی داداشی چطوره خوبه داروهاتو خوردی معده ات بهتره

نگار چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 21:45

1. خوبم فقط سرم به شدت فردا و پس فردا سرم شلوغههه شدید
2. مرتضی هم خوبه . خوابیده الان
3. دارو هامو خوردم یه خورده بهترم سلام دارم خدمتتون

اوخی خوابیده اجی ببوسش از طرف اجی الهه اش

نگار چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 21:51

جان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ببوسمش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وقتی بیدار شد بگو اجی الهه ات سلام رسوند و برات بوس فرستاد

نگار چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 21:56

اها
یه لحظه وا رفتم
اجی هدفون خریدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نه اجی البته امروز گوش کردم اما خوب زیاد راحت نبودم
اجی داداشی که پیش تو ۲۴ ساعته بیداره چطور الان لالا کرده

نگار چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 21:59

سر کلاس زبانم بهش گفتم شب تو به جای من بخواب
من که وقت نمیکنم لاقل تو بخواب
یه نیم ساعتی هست خوابیده
ولی الان بیدار میشه

بزار بخوابه اجی پیش منم که میخوابه خیلی میخوابه البته قبلا زیاد میخوابید اما الان بیداره ساکته

نگار چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 22:04

برعکس با من خیلی حرف میزنه
جدیدا با هیچکس خیلی حرف نمیزنم
فقط با مرتضی
امروز سر زنگ ادبیات داشت باهام حرف میزد
من نمیتونستم جوابشو بدم حواسم به درس بود میخندید بهم
اذیتم میکرد

اجی با منم حرف میزنه امروز میخواستم دلنوشته بنویسم داداشی گفت امروز ننویس ۱۷ اسفند بنویس گفتم چشم

نگار چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 22:16

نمیشه زودتر بنویسی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مرتضی بیدار شد باهاش حرف زدم
ازش اجازه گرفتم تو بنویس کاریت نباشه
منم چند روزه میخوام دلنوشته بنویسم
حسش نیست
مرتضی امروز میگفت
ای خاک تو سرت تنبلت کنم من که حس هیچ کاریو نداری
با تو هم شوخی میکنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اجی داداشی گفت ۱۷ اسفند بنویسم به مناسبت ۱ سال و ۳ ماهگی خاصی شدنم هست اجی

نگار چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 22:22

پس چرا به من گفت به الهه بگو بنویسه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جواب سوال قبلیمو ندادیا ؟؟؟؟؟؟

بهش بگو مگه تو به اجی الهه ات نگفتی ۱۷ بنویسه
شوخی که میکنه اجی میخندونه تو خواب منو

نگار چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 22:28

گفت اگه دوس داره زودتر بنویسه 17 اسفندبذاره حالا تو خودت بازم بپرس ازش
اجی من برم شام بخورم شایدم ظرفا رو بشورم بیام
منتظرم باش

اجی ازش پرسیدم گفت فردا بنویس و بزارش
باشه اجی برو

نگار چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 23:34

سلام دوباره اجی
به زور ظرفا هم شستم
دیدی اجی گفتم اجازه داد .

سلام اجی خوش اومدی اره اجی اجازه داد

نگار چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 23:54

معلوم بود اجازه میده
مرتضی دیگه
نوشتی حالا ؟؟؟؟؟؟؟

اخه میخواستم امروز بنویسم گفت ۱۷ بنویس یهو نظرش تغییر کرد عجبا
نه اجی فردا مینویسم

[ بدون نام ] چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 23:59

این کارا نکنه بهش نمیگن اقای خاص
اجی دیگه چه خبر ؟؟؟؟؟؟

بله بله میدونم
سلامتی اجی فکر کردم جمع میای وبم اخه گفته بودی جمعه میای

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 00:04

قرار بود بیام دیدم الان وقت دارم
ولی جمعه وقت نمیشه مهمون داریم
پنجشنبه و جمعه مهمون داریم
فرادا حدود 70 نفر مهمون داریم

۷۰ نفر اجی چه خبره پس مواظب داداشم باشیا اجی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 00:08

اون باید مراقب من باشه فک کنم
فردا ساعت 8 کلاس دارم مدرسه
شبم زنداییم اینا میمونن
ینی بدبختی

اوه اوه اجی خدا به خیر کنه این مهمونی تونو اجی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 00:15

داغون میشم واقعا
له له میشم
باید جمع کنی دوباره پهن کنی همه وسایل خونه رو
مرتضی از دیشب تا حالا فقط داره میخنده به من و غرغر هام

خدا نکنه اجی نگو توروخدا من که یه دونه اجی نگار بیشتر ندارم
اجی میشه از داداشی بپرسی دیشب اومد به خوابم یا نه میدونما اومده بود اما تو بپرس ببین چی میگه

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 00:18

میپرسم الان ازش
ولی چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

همینجوری اجی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 00:23

مرتضی میگه :
وا خل شدی الهه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سوالایی مپرسیا

اجی نگفت اومده یا نه اخه اومده بود دیشب

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 00:26

منظورش این بود که اره واسه چی میپرسی

اهان بهش بگو همینجوری پرسیدم داداشی
اجی جونم فردا شب که مهمون دارین صبحم باید بری مدرسه میدونم خوابت نمیبره اجی به جان خودم منظورم خوابیدن خودم نیستا همینجوری گفتم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 00:34

مطمئنی منظورت خوابه خودت نیست ؟؟؟؟؟؟؟
جان من واسه چی گفتی پس ؟؟؟؟؟؟

اجی 50% خواب خودمه 50% خواب خودت اجی توروخدا برو بخواب فردا روز سختی پیش رو داری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد