lovely song
lovely song

lovely song

2 سالگی وبلاگم

سلام به تمام عزیزانم خوبین ان شاءالله خسته نباشین امیدوارم که زیر سایه ی خدای مهربونم شاد و سلامت و موفق و خندون و سربلند باشید ان شاءالله امروز تولد ۲ سالگی وبلاگم هست این وبلاگو یکی از دوستام درست کرده و قالبم خودش برام درست کرده ازش خیلی ممنونم و امیدوارم که همیشه شاد و سلامت و موفق و خندون باشه ان شاءالله 

عزیزانم ممنونم که به وبلاگم سر میزنید و نظر میزارید مواظب خودتون و خانواده تون باشید ان شاءالله که همیشه شاد و سلامت و موفق و خندون باشید ان شاءالله که مثل همیشه از این پستم هم خوشتون بیاد و دوستش داشته باشید ان شاءالله دوستون دارم تا ابد 

این پست رو هم تقدیم میکنم به دوست عزیزم محجوب و بعد تقدیم به همه شما دوستون دارم تا ابد(الهه) 

نظرات 442 + ارسال نظر
تارا پنج‌شنبه 6 خرداد 1395 ساعت 23:38

آجی اگه آجی تارات رو دوست داری کاری که گفتم رو بکن
به خدا الان فقط به اون فکر می کنم
خودت خوب می دونی آجی جون تو خیلی برام ارزش داره
اونقدر دوست دارم که حاضرم هزار بار برات بمیرم
حالا هی بگو به جان الهه و منو ناراحت کن
آجی الان باید منو درک کنی
توروخدا دعا کن آجی تارا امشب بمیره
آجی من سرم درد می کنه. . .
میرم بهوابم آجی
خیلی دوست دارم آجی
اگه دیگه نظر ندادم بدون که مردم
الان اونقدری دلم پره که اگه بخوابم ممکنه دیگه چشممو باز نکنم
آجی سونگم الان خوابه
نیست که آرومم کنه
فقط فقط اونه که بعضی وقتا با حرفاش آرومم می کنه که الان نیست
الان تارا کنارش هیچ کس رو نداره
تارا خیلی بدبخته
تارا هیچ وقت نمی تونه هیچ کاری برای کسی بکنه
تارا به هیچ دردی نمی خوره
بهتر که بمیرم و اینقدر نگران سونگ نباشم
ولله از دست سونگ دارم دیوونه دیوونه میشم
از یه طرف ناراحتم برای اون دنیاش
از یه طرف اونقدر عاشقشم که هر تصمیمی رو بگیره قبول دارم
آجی دعا کن امشب بیاد به خوابم
بهش بگو بیاد به خوابم
بگو تارا امشب بدون تو دق میکنه سونگ
آجی خیلی حالم بده
آجی دعا کن برام

سلام اجی خوبی توروخدا ببخش منو اجی چیکار کنم هر چی میگم گوش نمیدی و حرف خودتو میزنی اجی بهشت و جهنم سونگ به خدا بستگی داره اجی هر چی خدا بخواد همون میشه

سمیه جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 00:05

سلام آجی الهه و تارا ...وای آجی تارا چی شده آجی چرا اینقدر حساس شدی؟ آجی چرا فکر میکنی سونگ میره جهنم؟ببخشید آجی این رو میگم چون داییت طلبه هست این رو میگه؟...آجی ولی خدا بنده اش بیشتر میشناسه و به خاطر ایمان و انسانیشان به بهشت و جهنم میبره نه نوع دینشون ...آجی سونگ به خدا ایمان داره قلب من همیشه این رو بهم میگه من همیشه تو قلبم این حس رو دارم و همیشه بهم میگه سونگ ایل گوک یه انسان واقعیه که از هزاران مسلمان ظاهر ساز بهتره...آجی بهشت و جهنم رفتن ما آدما فقط به خدا بستگی داره که چه کسی رو به بهشت یا جهنم ببره نه ما آدما که رو عقیدهای و نظرهای خودمون بگیم کی بهشت میره کی جهنم...

سلام اجی خوبی باهات موافقم اجی خدا بنده هاش رو بیشتر میشناسه میدونه کدوم شون جهنمیه کدومشون بهشتی اجی اره اجی سونگ با اینکه مسیحیه اما به خدا ایمان داره اجی سونگ تو مستند گفت اوه خدای من البته زیرنویس انگلیسی بود اینو فهمیدم گفت اره اجی سونگ یه انسان واقعی هست دستش همیشه تو کار خیره خدا خیلی سونگو دوست داره که بهش سه تا پسر داده هر چی خدا بخواد همون میشه اجی

نسیم جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 11:52 http://ghasedakemehr.blogsky.com/

دو سالگی وبلاگت مبارک عزیزم. ایشالا 120 سالگیش

سلام اجی خوبی ممنونم اجی سلامت باشی ممنونم که سر زدی و نظر دادی اجی راضی به زحمتت نبودم اجی ببخش که نگفتم میخوام پست بزارم اخه اجی تو هم کار داشتی و سرت شلوغ بود اجی نمیخواستم وقتت گرفته بشه بازم ممنونم ازت اجی

سمیه جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 12:20

سلام آجی الهه و تارا ...کاش آجی تارا بیایی تو این وب در مورد دین مسیحیت چیزهایی رو که نوشته بخونی آجی دین سونگ مسیحی کاتولیکه فقط،برو بخون ببین درباره عالم برزخ و اعتقادشان به بهشت و جهنم چی گفته چه جوری بعضی ها میگن اونا به بهشت و جهنم اعتقاد ندارن؟ والا من که اینا رو خوندم خیلی تعجب کردم عقیدهای،مسلمانها و مسیحی ها اینقدر نزدیک بهم باشه و به اون دنیا و بهشت و جهنم هم اعتقاد داشته باشن..http://adyanshenasi.blogfa.com/page/lecture56 راسی آجی تو قرآن هم گفته شده که همه دین ها یکی هست و فرقی بین اونها نیست و مهم اعتقاد و ایمان به خدای یگانه ست...آجی سوره بقره آیه 62 رو بخون آجی ببین چی نوشته ...آجی من نمیخوام صدرصد بگم مطمنم ولی به این اعتقاد دارم که خدا خودش،بهتر به اعمال بنده اش،آگاه ست و بهتر میدونه کی واقعا خوب و کی واقعا بد هست...

سللم اجی خوبی خسته نباشی ممنونم اجی منم خوندم اون لینکی رو که دادی اجی تعجب میکنم که دین مسیح و دین اسلام انقدر شبیه هم هست اجی

تارا جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 12:44

سلام آجی الهه و آجی سمیه
نه آجی سمیه من نمیگم سونگ عزیزم میره ج. ه. ن. م
آجی داییم قبل از اینکه راجب دین سونگ برام بگه بهم گفت: البته فضل و ببخش خدا بی نهایته و من بدون در نظر گرفتن اون میگم اونایی که دینشون پروتستانه چطور انسان هایی هستند و آخرتشون تقریبا چیه...
آجی داییم درس طلبگی رو خونده و از تمام دین ها اطلاعات کامل داره
اما از اون طلبه هایی نیست که عبا و امامه بذاره و صبح تا شب مسجد باشه و....
یه طلبه ی خیلی عادیه ولی من می دونم که وقتی می خواد یه حرفی بزنه اگه اطمینان کامل نداشته باشه نمیزنه....

بعد من تمام مشخصات سونگ رو به داییم گفتم بجز اسمش و اینکه کجایی هست...
یعنی به داییم دقیقا اینا رو گفتم:
دایی یه نفر هست که دینش مسیحی پروتستان هست
این شخص تو یه خانواده ای به دنیا اومده که تمامشون دینشون همین بوده و خیلی خیلی به دینشون پایبند هستن
این شخص خیلی ثروتمنده اما می تونم بگم به اندازه چندین برابر ثروتی که الان داره به مردم نیازمند کمک کرده و خیلی خیلی کار خیر کرده
این شخص کسیه که توی زندگیش بجز بله و چشم حتی یک بارم به پدر و مادرش چیز دیگه ای نگفته
این شخص اینقدر خانوادش رو دوست داره که حتی به اندازه سر سوزن برای همسر و فرزنداش چیزی کم نذاشته
این شخص اونقدر قلبش مهربونه و نیتش توی کارای خیر پاکه که حتی وقتی چهرش رو میبینم آرامش میگیرم
خلاصه تا تونستم تعریف کردم از سونگ
بعد داییم اینو گفت:
اونایی که دینشون مسیحی پروتستانه کسایی هستن که طبق کتاب عمل میکنن
یعنی توی کتابشون هرچی نوشته باشه طبق همون عمل میکنن
بعد توی کتاب اونا نوشته:
هیچ بهشت و هیچ جهنمی وجود نداره و روز قیامت هم وجود نداره و انسان پس از مرگ وقتی که روحش از جسمش جدا میشه اون روح آزاد میشه و به هرکجا می تونه بره، پس دعا برای کسانی که مردن اشتباهه و یک گناه بزرگ به حساب میاد
"اما" اونا خدا رو قبول دارن و پیامبرشون رو حضرت عیسی(ع) می دونن
.......
بعد داییم راجب اون دنیاشون گفت...
گفت : اگه اینقدر که تو میگیانسان خوبی باشه خدا درحد خوبی هایی که کرده توی این دنیا همه چی بهش میده
یعنی به اندازه ای که تموم نکنه بهش ثروت میده
بهش یه خانواده خوب و بچه هایی که قدرشو بدونن میده
اما"اما" اگه راجب دین اسلام اصلا تحقیق نکنه و به دین اسلام اعتقادی نداشته باشه و اصلا مسلمون نشه و شیعه از دنیا نره خدا اون دنیا اونو به جهنم میبره
البته فضل و ببخش خدا خیلی زیاده و شاید یه کافر رو هم مستقیم ببره بهشت
اما به طور معمولی اینطور انسان ها این دنیا پاداش خوبی هاشونو میگیرن ولی اون دنیای خوبی ندارن و بقولی میرن جهنم
خود خدا هم گفته که : هرکسی روز قیامت و بهشت و جهنم رو قبول نداشته باشه یعنی من رو هم قبول نداره....
...........................
آجی منم می دونم...
می دونم سونگ خیلی خوش قلبه
می دونم خیلی خوبی کرده
اما خدا هم داره پاداش کارای خوبشو توی این دنیا بهش میده
من برای اون دنیاش نگرانم
آجی منم دارم دق می کنم
به خدا اگه الان منو میدیدین باور نمی کردین این تارا باشه
اونقدر گریه کردم دیشب که دور چشمم سیاهه سیاهه
جدا صبح داییم می خواست ببرتم بیمارستان
فک کرده بود کم خون شدم و فشارم افتاده و حالم بده
خودم نذاشتم
اینقدر آجی حالم بده از فکر اون دنیای یونگ که نگو
فقط و فقط الان یه شانس داره اونم باید خودش تحقیق کنه و به دین اسلام و مذهب شیعه ایمان بیاره
آجی منم باورش برام سخت بود
فقط و فقط الان من به فضل و ببخش خدا امید دارم
آجی برای سونگ دعا کنی ن
سونگ باید مسلمون بشه
باید بشه
باید باید باید بشه

سلام اجی خوبی نظر اجی سمیه رو بخون اجی یه لینک داده اجی در مورد دین مسیحی هست اجی من که تعجب کردم

سمیه جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 13:11

آجی تارا دین سونگ مسیحی کاتولیکه نه مسیحی پروتسانه آجی...راس میگی آجی الهه کاش،آجی،تارا بیاد بخونه... تو دین مسیحی کاتولیک به بهشت و جهنم اعتقاد دارند..

میخونه ان شاءالله اجی نگران نباش خوبه که دین سونگ خیلی شبیه دین اسلامه اجی

[ بدون نام ] جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 14:26

آجی این هم تو یه وب خوندم جالب بود درباره بهشت و جهنم رفتن اون کسایی که شیعه یا مسلمان نیستن گفته ...(آیا کسانی که مسلمان یا شیعه نیستند به جهنم می‌روند؟
پرسش
ما در سراسر جهان افرادى را می‌شناسیم که مسلمان یا شیعه نیستند، اما انسان‌هاى خوبى هستند و درست کردارند. بسیارى از اختراعات توسط دانشمندان غیر مسلمان انجام شده است. آیا درست است که همگى آنها را به این دلیل که مسلمان نیستند، مستحق جهنم و عذاب الهى بدانیم؟
پاسخ اجمالی
مردمى که به دین اسلام ایمان نیاورده‌اند، دو گروه‌اند:
1. گروهى که اصطلاحاً به جاهل مقصر و کافر معروفند؛ یعنى اسلام به آنها رسیده و به حقانیت آن پى برده‌اند اما با لجاجت و سرکشى حاضر به پذیرش حق نیستند، که این گروه مستحق عذاب و خلود در آتش‌اند.
2. گروهى که اصطلاحاً به جاهل قاصر معروفند؛ یعنى یا اسلام و پیام آن به آنها نرسیده و یا بسیار ناقص و غیر واقعى به آنها عرضه شده است به قسمى که اسلام را در ردیف ادیان هند و چین و حداکثر یهودیت و مسیحیت می‌پندارند، چنین افرادى به خاطر صداقت در دین و آیین خود اهل نجات می‌باشند...)) آجی تارا کجایی بیا اینا رو بخون...پس دیگه نگران نباش آجی تو رو خدا اینقدر حساس نباش و فکر منفی نکن آجی تارا من نگرانتم به خاطر این فکرهای منفی،خودت رو مریض کنی...

اجی اخ منم نگران اجی تارا هستم اجی به خدا من در همه شرایط توکل به خدا میکنم اجی صبور هم هستم امیدوارم هستم اجی در مورد سونگ هم همینطور اجی هر چی خدا بخواد همون میشه اجی
…………………………………………
اجی تارا تو هم نگران نباش اجی به خدا توکل کن و.صبور و امیدوار باش اجی

سمیه جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 17:21

سلام آجی الهه آجی الهه روم نشد تو کانال رها چیزی بگم ولی آجی مگه تو میکسهای که من درست میکنم رو دوست نداشتی که گرد آفرید جون رو انتخاب کردی:...دیگه ناامید شدم آجی میکس درست کنم فقط آجی سیما از میکسای من رو دوس داره خخخخخ...کلا نامید شدم...

سلام اجی خوبی غلط کردم اجی ببخشید نه اجی من کانال تورو خیلی دوست دا م اجی میکس هاتو هم خیلی دوست دارم اجی الانم به اجی رها نظر دادم که رای من بشه کانال تو اجی شرمنده اتم به خدا اجی غلط کردم ببخشید اجی
نه اجی ناامید نشو توروخدا

[ بدون نام ] جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 17:50

وای فدات آجی شرمنده چیه آجی جونم میدونستم اشتباه نوشتاری،شده آجی ولی همینطوری،گفتم بگم آخه آجی خودم تعجب کردم راسی آجی نگو تو رو خدا غلط کردم ناراحت میشم...آجی نظرت رو حذف کردم آخه دوس ندارم آجی عزیزم شرمنده باشه

فدات بشم اجی شرمنده اتم به خدا اجی ببخشید اهان عیبی نداره اجی

تارا جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 20:02

سلام آجی سمیه آجی الهه
ببخشید آجی نبودم دکتر بودم
یکمی حالم خوش نبود داییم بردم دکتر
آجی اون صفحه رو کامل خوندم
به طور دقیق داییم تمام این هارو توضیح داد
اما آجی سونگ دینش پروتستانه
اگه دینش کاتولیک بود نگرانش نبودم چون اونا جهنم و بهشت و روز قیامت رو قبول دارن
اما آجی یادم میاد یه بار تو یه مساحبه فک کنم آجی 11 یا 12 مهر 1394 بود آجی دیدم که از سونگ راجب دینش سوال کردن و اون خیلی خیلی واضح گفت دینش پروتستانه
البته نمی دونم مساحبه مال کی بود ولی من اون زمان دیدم مساحبه رو
آجی مثل مساحبه جدیدش که خیلی واضح کلمه ایران رو شنیدیم منم خیلی واضح کلمه پروتستان رو شنیدم
آجی کاش که می تونستم اون کلیپو پیدا کنم نشونت بدم آجی
مساحبش رو قبلا یه سایت خارجی دیده بودم الان پیدا نکردمش
حدودا 5 دقه بود
آجی مطمئنم سونگ پروتستانه
آجی حالا اگه به حرف داییم شک داری بزن اینترنت راجب دین پروتستان آجی تحقیق کنی نوشته که کسانی که جهنم و روز قیامت رو قبول ندارن اون دنیای خوشی ندارن
یعنی برای اینکه بفهمن جهنمی بوده خدا میبرتشون جهنم
آجی منم اول حرف داییم رو قبول نکردم
بعد که داییم گفت خدا پاداش خوبی های اون افراد رو در حد یه خانواده خوب و ثروت و اینجور چیزا بهشون میده
دیدم بله همینجوره
سونگ الان یه خانواده کامل داره
یه عالمه ثروت داره
بهترین شغل و زندگی داره
..............................
آجی سونگ رو خیلی دوست دارم
حق دارم نگران اون دنیاش باشم
آجی شما رو نمیگم ها... اما بعضی ها رو دیدم که ادعا میکنن عاشق سونگن ولی اصلا انگار نه انگار و نگران دینش نیستن
مثلا یکی از دوستان یه بار بهش گفتم من خیلی نگران دین سونگم... در اومد بهم گفت که : مگه سونگ رو توی فیلما با زنا ندیدی؟؟... صددرصد ج. ه. ن. م. ی. ه
منم با اون دوستم کلا قهر کردم کامل
خیلی از این حرفش دلم شکست
.............
آجی بازم دعا کن برای سونگ
می دونم تو و آجی الهه هم مثل من واقعا از ته دلتون سونگ رو دوست دارین
دعاتون زود میگیره
می دونم سونگی از همه نظر فرشته ست
ولی اگه پاداش خوبی هاش رو توی این دنیا بگیره ولی اون دنیاش...
من می خوام بمیرمممممم

سلام اجی خوبی میدونی چقدر نگرانت بودم و هستم اجی خوبه که اومدی نظر دادی اجی توروخدا بیشتر مواظب خودت و سلامتیت باش اجی نه من نه اجی سمیه راضی نیستیم انقدر خودتو عذاب بدی اجی تو با این اذیت کردنت من و اجی سمیه و سونگو ناراحت میکنی اجی همه چی رو بسپار به خدا اجی امیدوار باش و صبور باش اجی در مورد دین سونگ هم توکل به خدا کن اجی خدا خودش میدونه سونگ اون دنیاش چه جوریه اجی پس اگه به خاطر سونگ و اجی هات هم که شده دیگه گریه نکن اجی باشه گریه نکن اجی فقط همه چی رو به خدا بسپار اجی

تارا جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 20:13

آجی یادم رفت اینو بگم...
مثل ما که دین ما مسلمونه و مسلمون ها به دو دسته تقسیم میشن یعنی شیعه و سنی... بعد سنی ها که کلا کافرن ولی شیعه ها دینشون کامله
مسیحی هم به سه دسته تقسیم میشه
پروتستان یکی از اون سه دسته هست که متاسفانه دین پروتستان کلا از اون سه دسته هم پایین تره
یعنی یه جوریه که فقط یه درجه از کافر بالا تر هستن
البته فدای اوپا سونگ عزیزم که می دونم توی قلبش عاشق خداست و کلمه ای به اسم کافر برای هزار نسل سونگم مناسب نیست...
آجی بازم اگه به حرف داییم شک داری یا قبولش نداری از یه نفر که بهش اطمینان داری بپرس
من دلم نمی خواد به زور بگم سونگ پروتستانه
اما خب از زبون خود سونگ شنیدم...

واقعا تو اینو تو مصاحبه از سونگ شنیدی اجی والله من همچین مصاحبه ای ندیدم اجی بازم میگم همه چی رو به خدا بسپار اجی

سمیه جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 21:04

آجی واقعا شاید اشتباه شنیدی میشه اون کلیپ رو بزاری،من تا حالا بیشتر مصاحبه های سونگ رو دیدم تو هیچ کدوم راجع دینش چیزی نگفته آجی ولی آجی ببین تو این سایت دقیق گفته شده دین سونگ مسیحی کاتولیکه..http://forums.soompi.com/en/topic/469-song-il-kook-송일국/?page=1223...این سایت کاملا معتبره آجی...عکسی هم که از سونگ و خانواده اش هست تو کلیسای،مسیح کاتولیک هست آجی .....حتی اسم اون هم گفته که پاول به معنی فروتن آجی خودت هم میدونی که سونگ یه شخص مهربون و فروتنه آجی...آجی جون من نمیخوام بگم حساس،نباش ولی خوب زیادی حساس نشون دادن هم خوب نیست آجی.... بعد آجی جونم خدا بندهاش بهتر میشناسه ...راسی آجی اون نظری هم که ساعت 14:26 دقیقه دادم هم بخون آجی...

اجی واقعا دیگه نمیتونم چی بگم اجی من خوب فقط میتونم همه چی رو به خدا بسپارم و توکلم به خدا باشه صبور و امیدوار باشم اجی هر چی خدا بخواد همون میشه

سمیه جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 21:45

منم همین طور آجی همه چیز رو به خدا می‌سپارم بایدم همه چی رو به خدا سپرد آجی بعد حتی اگه به قول آجی تارا ما هم اشتباه کنیم و دین سونگ خدایی نکرده مسیحی پروتستان باشه بازم نمیشه صدرصد گفت حتما خدایی نکرده جهنمی هست سونگ تو یه خانواده کاملا مسیحی به دنیا اومده پس هیچ تقصیری،نداره آجی من تو قلبم این حس رو دارم که خدا سونگ رو دوست داره هروقت بهش فکر میکنم قلبم تندتند میزنه و این رو بهم میگه آجی نمیخواستم این رو بگم شاید لازم نبود ولی،اصلا تو قلبم نمیتونم این حرفا رو قبول کنم تارا جون کاش،بیایی اینا رو بخونی ...

خوبه اجی اره خدا خیلی سونگو دوست داره اجی سه تا بهش پسر داده اجی همیشه خدا کنار سونگ و خانواده اش میمونه اجی خدا هر چی بخواد همون میشه اجی

تارا جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 22:56

سلام آجی الهه و آجی سمیه عزیزم
آجی الهه ببخش نگرانت کردم آجی به خدا ببخشید
آجی چشم دیگه نگرانت نمیکنم آجی
آجی سمیه منم دقیق نمی دونم مساحبش چجوری بود
یه کلیپ کوتاه بود آجی
بعد سونگم آجی انگلیسی حرف میزد توی کلیپ
آجی کلیپشو توی کامپیوتر داشتم الان دو سال تو کامپیوتر داشتمش ولی هاردمون که فرمت شد همین چند روز پیش آجی اونم پاک شد
گفتم که آجی فک کنم پریروز نظر دادم به آجی الهه گفتم هاردم فرمت شد کلی گریه کردم.....
آجی نتونستم دقیق حرف های اون موقعش رو ترجمه کنم اما فهمیدم که خبرنگار ازش پرسید سونگ چه دینی داره؟
بعد سونگ دقیق نفهمیدم اما راجب دین پروتستان حرف زد و خیلی هم انگار روی این کلمه"پروتستان"تاکید داشت
بعد من آجی چون دقیق نفهمیدم سونگ منظورش چی بوده و نتونستم خوب ترجمه کنم متنشو اون موقع نوشتم و دادم به یکی از دوستام که انگلیسی بلد بود(البته آجی اون موقع تو رو نمیشناختم وگرنه متنو به تو میدادم)
بعد دوستم گفت که این متن داره میگه :دین من مسیحی پروتستانه
آجی کلیپو یادم نی از کجا دانلود کردم که آدرسشو بهت بدم آجی
فقط یادمه یه سایت خارجی بود
آجی نظر ساعت 14:26 رو خوندم آجی
دقیقا آجی اون شبی که از داییم راجب دین پروتستان پرسیدم کپ همین حرف هارو بهم گفت
آجی بازم بین دوراهی موندم
از یه طرف برای حرف تو خیلی احترام قائلم و دوست دارم باور کنم که سونگ دینش کاتولیکه
از یه طرف بخاطر اون کلیپی که دیدم میگم شاید پروتستانه
آجی سمیه تو هم ببخش منو فک کنم چون خیلی نگران سونگ بودم یکمی تند حرف زدم
یادم رفت آجی بزرگمی و باید به حرفت گوش بدم
بازم ببخشید آجی
به سونگ هم بگو ببخشه منو یکم ناراحتش کردم این چند روز
آجی الان سایتی سراغ داری که راجب دین کاتولیک اطلاعات کامل رو داشته باشه
دیگه روم نمیشه از داییم راجب اون دینم سوال کنم
یکم غیرتیه بفهمه عاشق سونگم و چون نگرانشم می پرسم دخلمو میاره
آجی الهه آجی سمیه... آجی تارا رو ببخشین خیلی این دو روزه اذیتتون کرده و با حرفاش شاید ناراحت شدین
.................
آجی سمیه
منم می دونم آجی خدا خیلی سونگ رو دوست داره
مگه میشه بنده ی به این ماهی رو خدا دوست نداشته باشه؟
من که فکر می کنم سونگ از نظر دین خودش یعنی دین مسحیت تا حالا هیچ گناهی نکرده باشه
آجی باور میکنی وقتی به عکس سونگ زل میزنم فکر و ذهنم هرچقدر هم ناراحت باشه آروم میشه
قلبم با دیدن سونگ آروم میشه
آجی اینم فقط بخاطر معصومیتشه
شاید از این حرفی که میزنم آجی خندت بگیره ولی دیدی وقتی یه بچه تازه‌ به دنیا اومده رو که هیچ گناهی نداره و معصومه رو میبینیم انگار آروم میشیم؟
من سونگ رو میبینم همونجوری آروم میشم
آجی سمیه بازم ببخشید اگه ناراحتت کردم با حرف هام...

سلام اجی خوبی خسته نباشی,عیبی نداره اجی فدای سرت اشکالی نداره
چشمت بی بلا اجی
عجبا اجی دین سونگ مسیحی کاتولیک یا مسیحی پروتستان باشه بازم خدا در مورد سونگ بهتر میدونه اجی
دیگه ناراحت نباش اجی
………………………………
راستی اجی میشه اینو به سونگ بگی بی زحمت بهش بگو الهه میگه:,سلام سونگ خوبی خسته نباشی عزیزم
سونگ تو هنوزم به یاد داری که پارسال چه روزهایی با اجی زهرا داشتم؟؟؟؟امیدوارم این سوالم ناراحتت نکنه

سلام اِلی جون صبحت بخیر اجی{}خوبی ..؟؟

مرسی که آدرس سَحر رو دادی ولی اون وبش فعالیت میکنِه؟؟{}

سلام اجی خوبی ممنونم اجی خوبم شکر صبح تو هم بخیر اجی نه اجی زیاد پست نمیزاره اما نظراشو تایید میکنه اجی

سمیه شنبه 8 خرداد 1395 ساعت 15:25

سلام آجی الهه و تارا ...فدات بشم آجی تارا این حرفا چیه دیگه هرکی عاشق یکی باشه دلش نمیخواد اون طرف هیچ ناراحتی داشته باشه و نگران همه چیز براش میشه ولی دیگه آجی زیادی بخوای حساس،باشی هم خوب نیست... آجی فقط خدا بندهاش رو خوب میشناسه ما نمی تونیم رو دلیل اینکه فلانی دینش مسلمان یا مسیحی یا هر دین دیگه فقط، چون بهمون اینطوری،گفتن به خاطر این دلیلها بگیم فلانی میره بهشت یا جهنم ....آجی جونم فقط،باید به خدا توکل کنیم تو زندگی برای همه چیز آجی. چه زندگی خودمون چه اونایی که خیلی دوسشون داریم ...راسی آجی الهه تو میدونی بار اولی که سونگ سه قلوها رو برد به معبد مال قسمت چندم مستند بود آجی؟ ...آجی تارا یه جا گفته بود در مورد اونایی که مسیحی پروتستان هستن که اونا به بهشت و جهنم اعتقاد ندارن...و اینکه سونگ هم دینش مسیحی پروتستانه...آجی من یه دفعه به ذهنم اومد که وقتی سونگ بار اول سه قلوها رو به معبد میبره اون مستند سازه که گاهی یه سوالاتی از سونگ تو برنامه ازش،می پرسید... تو اون قسمت سونگ میگه وقتی به این جور جاها برای دعا میاد احساس آرامش میکنه فکر میکنه تو بهشته....حالا دقیق هم درست نمیدونم ولی تو همون سایتی،که همیشه می رم یادمه یه بار این رو خونده بودم ....آجی تارا اگه واقعا سونگ دینش مسیحی پروتستانه و اونا هم به بهشت و جهنم اعتقاد ندارن پس به نظرت چرا سونگ تو اون قسمت اسم بهشت رو آورد؟..اجی من تو قلبم این رو حس،میکنم که سونگ تو قلبش به خدا و اون دنیا اعتقاد داره حتی اگه دینش هم مسیحی پروتستان باشه آجی....

سلام اجی خوبی خسته نباشی والله اجی تا اونجایی که یادمه سونگ سه قلوهارو برد مدرسه اجی اون قسمتو یادته که لباس سه قلوها سنتی بود و کلاه مشکی هم سرشون بود اجی فکر کنم سونگ تو اون قسمت رفته بود معبد اجی حالا باز دقیق نمیدونم اجی

تارا شنبه 8 خرداد 1395 ساعت 16:34

سلام آجی الهه و سمیه عزیزم
خدا نکنه آجی سمیه
آجی من قسمت های مستند رو کامل ندیدم جدا گفت بهشت؟
شاید منظورش این بوده که احساس می کنم خیلی به خدا نزدیکم
فدای اون قلب مهربونش
ولی واقعا امیدوارم گفته باشه بهشت
اگه تو میگی آجی حتما گفته بهشت
آجی اگه اون قسمتش رو پیدا کردی به منم بگو آجی دانلودش کنم
آخه هارد که پرید همه مستند هامم پرید
وای آجی این حرف که سونگ گفته توی معبد احساس میکنه توی بهشته...
از این حرفش آجی خیلی خوشحال شدم
خیلی خوشحال میشم وقتی سونگ از این حرفا میزنه یا اونو درحال عبارت توی معبد میبینم
آجی سمیه، آجی الهه، این چند روزه اگه شما رو نداشتم میمردم
جدا خیلی خیلی با حرفاتون امیدوارم کردین
انشالله که دین سونگی هم کاتولیک باشه و پروتستان نباشه...
چی میشد اگه سونگی مسلمون بود و اینقدر نگران دین های مسیحی نبودم... هعی...
آجی الهه... آجی سمیه... اوپا سونگ... عاشقتونم
جدا اگه این روزا ناراحتتون کردم حلالم کنین...
عذاب وجدان گرفتم
فک کنم ناخواسته زیاده روی کردم تو حرفام
مثلا هرچی آجی سمیه گفت دین سونگ کاتولیکه هی من گفتم پروتستانه
هرچی آجی الهه گفت نگران نباش هی من گفتم نگرانم
هرچی سونگی میگه اینقدر به دین من فکر نکن هی من. گفتم نمیشه
دیگه ببخشید تارایی رو

سلام اجی خوبی عیبی نداره اجی فدای سرت اشکالی نداره اجی

سمیه شنبه 8 خرداد 1395 ساعت 21:34

سلام آجی الهه و تارا...آجی الهه همون قسمتی که معبد رفته بودن رو میگم...دقیق یادم نیست قسمت چندم بود ولی دو بار رفتن آجی یه بار وقتی کوچیکتر بودن یه بار هم قسمت های تقریبا نزدیک آخر رفتن آجی...ولی درست نمیدونم بار اول که رفتن قسمت چندم بود ...آجی تارا سونگ تو خواب بهت گفت که نگران دینش نباشی؟ خوب دیگه آجی حالا که خودش ازت خواسته پس دیگه خیلی حساس نباش آجی جونم یه خورده منم به خاطر حرفهایی که تو زده بودی آجی نگران شده بودم ولی،همیشه این احساس،رو داشتم که نباید حساسیت زیادی نشون بدم و نگران باشم: لبخند:...آره آجی گفته بود من زبون کره ای که درست بلد نیستم ولی تو همون سایتی که می رم ترجمه انگلیسی حرفهای که سونگ تو مستند میزد رو نوشته بودن...حالا دقیق نمیدونم گفته بود بهشت یا یه دنیا دیگه ولی میدونم که همچین حرفایی رو زده بو آجی جون....

سلام اجی خوبی چی بگم والله اجی چیزی یادم نمیاد اجی منم خوب مستندو کامل دنبال نکردم چون نتم قطع شده بود اجی نت خودمو میگم اما سونگ به خدا ایمان داره اجی

تارا شنبه 8 خرداد 1395 ساعت 22:58

سلام آجی الهه و آجی سمیه عزیزم
آجی من ساعت 3 تا 7 صبح دانلود رایگان دارم
سعی می کنم روزی چند تا قسمت از مستند رو دانلود کنم شاید پیدا شد
البته آجی فعلا دارم سریال هایی که از هاردم پاک شد رو جبران می کنم....
آره آجی توی خواب بهم گفت
آجی اون شب که نظر دادم خیلی حالم بد بود فقط می گفتم دعا کنین بمیرم... همون شب سونگ اومد به خوابم
آخه تازه داییم برام راجب پروتستان گفته بود برا همین تا دم صبح گریه کردم
فک کنم ساعت های 4 یا 5 بود دیگه خوابم برد
تا چشمم رو گذاشتم رو هم آجی سونگ اومد به خوابم
آجی نمی دونم چجوری بود خیلی سونگی رو رویایی می دیدم
لباسش کامل کامل سفید بود
بعد همچین که راه میرفت آجی انگاری از پشت سرش همینجوری نور میومد... یعنی هر جا میرفت نور همراه خودش میومد
آجی من توی خواب یه گوشه نشسته بودم و داشتم برای سونگ گریه می کردم
بعد سونگ رو که اونطور دیدم تعجب کردم و زل زده بودم بهش
بعد سونگ اومد نزدیم... دستشو کشید توی سرم... منم آروم شدم
بعد بهم گفت حالا چرا گریه میکردی؟
منم گفتم چون دوست دارم تو مسلمون بشی
بعد سونگی یه لبخند کوچولو زد و گفت: الهی فدات بشم عزیزم چقدر تو قلبت مهربونه... اصلا نگران دین من نباش... چون من خدا رو قبول دارم و می دونم خیلی خدا دوسم داره... خدا بخاطر دین بنده هاش اونارو نمیبره جهنم...
بعدش آجی دوباره یه دستی توی سرم کشید و رفت...
انگار همینطوری که سونگ میرفت همه جا تاریک میشد
آجی نمی دونم با جزئیات خوابم یادم نیست
ولی تمام حرف های سونگ توی ذهنم مونده
تا میام گریه کنم یاد حرف های سونگ میوفتم آروم میشم...
نمیدونم چرا اینقدر خوابم عجیب بود
آجی بازم نگرانم ولی دلم نمیخواد رو حرف سونگ حرف بزنم
وای آجی سونگ خیلی خوش قلبه
جدا خیلی خوش قلبه
این روزا توی ایران که می دونی آجی خیلی از مردم حتی از مسجد فرارین...البته منظور بدی ندارم اما توی ایران خیلی اینجور کس ها زیاد شدن...
حالا سونگ وقتی میره معبد میگه احساس میکنه توی بهشته...
وااااای احساساتی شدم الان
سونگی عززززززززیزم فدای اون قلب پاک و مهربونت

سلام اجی خوبی اوخی چه خواب قشنگی دیدی اجی من که در مورد سونگ همچین خوابی ندیدم خدا کنه ببینم

تارا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 01:05

سلام آجی عزیزم خوبی؟؟؟
منم خوبم آجی خداروشکر
آجی از وقتی اون خواب رو دیدم هر ثانیه حس میکنم سونگ پیشمه
آجی قبلا فقط توی قلبم و توی خوابم بود...
ولی از بعد اون خواب جِدا حس میکنم سونگ کلا کنارمه
یعنی الان که نشستم و دارم برای تو نظر میدم آجی حس میکنم سونگ کنارم نشسته و داره میبینتم...
آجی نمی دونم چجوری از خدا تشکر کنم که سونگ رو به من داد...
کاش که منو ببخشه خدا
وقتی عصبانیم خیلی از خدا بدی میگم
ولی آجی بعد از اون خوابی که دیدم یه بار اومدم از خدا بد بگم یهو قلبم درد گرفت...بعد دستم رو روی قلبم گذاشتم و صدای سونگ رو شنیدم که گفت "دیگه بسه زینب"
آجی اولین باری بود سونگی بهم گفت زینب
سونگ هیچ وقت منو دعوا نکرده بود
اما انگاری روی خدا حساسه
آجی منم تا حس کردم سونگی اینطور گفت ساکت شدم
راستی آجی الان نت کامپیوترم هم راه افتاد
الان با کامپیوتر برات نظر میدم آجی
آجی توی گوشی آهنگ وبت باز نمیشد ولی الان که باز شده و دارم صدای داداش مرتضی رو می شنوم هم آروم شدم
آجی الان داداشی توی این آهنگ دقیقا داره حرف دل من رو میزنه...
حرفای من خطاب به سونگ
آجی امشب یکمی آرومم
هم تو و آجی سمیه با حرفاتون آرومم کردین هم سونگ
آجی سمیه و آجی الهه خیلی دوستون دارم...همیشه مواظب خودتون باشین
این حرف رو واقعا از ته دلم زدم

سلام اجی خوبی ممنونم اجی خوبم شکر اوخی اجی خوب سونگ همیشه کنارته اجی ممنونم اجی منم خیلی دوست دارم اجی تو هم مواظب خودت باش

تارا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 01:59

آجی عزیزم دعا میکنم حتما هر خوابی که دوست داری راجب سونگ ببینی

سلام اجی خوبی ممنونم اجی هر چی خدا بخواد هن میشه

سمیه یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 07:40

سلام آجی تارا و الهه ....وای عزیزم چه خوابی دیدی...خوب آجی جون پس دیگه نگران نباش آجی دیگه سونگ عزیز هم که حرف خودمون زده من هم همیشه و قلبا به این حرفایی که سونگ تو خواب بهت زده اعتقاد داشتم ...آجی با اینکه خواب سونگ رو خیلی نمیبنم ولی هروقت که تو قلبم ازش چیزی بخوام حرفم رو گوش میکنه آجی وقتی اون نظرت خوندم که گفته بودی خیلی ناراحتی و فقط دعا کنید بمیرم آجی به خدا خیلی نگرانت شدم تو قلبم از خدا خواستم که سونگ به خوابت بیاد آرومت کنه آجی خیلی خوشحالم سونگ به خوابت اومده اونم اینجوری به خدا خیلی عجیب بود... وای آجی جونم خوابت خیلی قشنگ بود من که با خوندنش گریم گرفت آجی ...

سلام اجی خوبی اره اجی این خواب اجی تارا خیلی قشنگ بود به خصوص که اجی تارا میگفت نور همراه خودش بود و لباسش سفید بود

سمیه یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 09:13

معلومه آجی تارا که خدا خیلی مهربونه و سونگ هم باید روش حساس باشه...منم بعضی وقتا که خیلی ناراحت میشم به خاطر زندگیم و گذشته تلخم... احساس میکنم یه حسی تو قلبم همیشه آرومم میکنه...همیشه اون حرفی رو که قلبمون بهمون میزنه رو باید قبول کنیم و بهش اطمینان کنیم آجی من بزرگترین اشتباه زندگیم رو وقتی کردم که خواستم ازدواج کنم ...اون موقع وقتی اون پسری،که میخواستم باهاش ازدواج کنم رو دیدم اصلا حس خوبی بهش نداشتم و احساس میکردم یه حسی تو قلبم بهم نهیب میزنه که باهاش ازدواج نکنم ولی من گوش نکردم آجی و ازدواج کردم و بعد هم فهمیدم چه اشتباه بزرگی کردم..الان دیگه هرچیزی رو که فقط،توی قلبم حس کنم و بهم بگه رو قبول دارم و سعی میکنم تا میتونم بهش گوش بدم چون میدونم هیچ وقت بهم دروغ نمیگه...درباره سونگ هم آجی فقط،چون تو قلبم حس کردم آدم خوبیه و خیلی دوسش داره باعث شد که منم خیلی دوسش داشته باشم و هنوز هم دارم.... یادته آجی تارا یه بار بهت گفتم پس کی باعث شده احساس کنی سونگ تو خیالت و خوابت باشه....آجی قبلا تو یه کتاب خونده بودم که خدا تو قلب بندهاش هست و اون باعث میشه که چه کسی رو دوس داشته باشی یا دوست نداشته باشی...

اره اجی خدا خیلی مهربونه و تو قلب منم هست اجی اوخی عیبی نداره اجی اون گذشته تلختو فراموش کن اجی دیگه هر چی بوده گذشته تو هم از اون اتفاق یاد گرفتی که به هر کسی نباید اعتماد کرد تا باهاش ازدواج کرد اجی منم تا اخر عمرم مجرد میمونم اجی همین که سونگ و مرتضی پیشم هستن برام کافیه اجی همینطور اجی هام به خصوص تو و اجی تارا که خیلی دوستون دارم
راستی اجی برات نظر گذاشتم تو کانالت هر وقت تونستی تاییدشون کن اجی ممنونم

تارا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 15:19

سلام آجی الهه و آجی سمیه عزیزم...خوبین؟؟؟
آخی آجی سمیه عزیزم چی گفتی اشکم در اومد و یاد گذشتم افتادم...
من و مامانم هم از مرد ها خیلی ضربه خوردیم...
هم بابام خیلی پست و نامرد بود هم داداشم خیلی در حقمون بدی کرد...
آجی من که کلا تصمیم گرفتم تو زندگیم دیگه به هیچ مردی اعتماد نکنم
جدا از همشونی بیزار شدم...
تنها مردی که واقعا توی قلبم باقی مونده و احساس میکنم واقعا عاشقشم و تا آخرین لحظه عمرم عاشقش می مونم سونگه
سونگ برام با همه ی دنیا فرق داره
آجی دقیقا مامان منم تنها اشتباهش تو زندگیش این بود که به بابام اعتماد کرد
آجی من که دیگه کلا تصمیم گرفتم هیچ وقت و هیچ وقت به مردی بجز سونگ اعتماد نداشته باشم و هیچ وقتم ازدواج نمیکنم
آجی میدونم که فراموش کردن اینجور چیزا اصلا راحت نیست
منم چندین ساله هروقت به گذشته تلخم فکر میکنم گریم میگیره
یعنی هنوز خاطرات تلخ بچگیم خیلی واضح توی ذهنم موندن
اما با فکر کردن به سونگ دارم سعی میکنم فراموش کنم گذشتم رو....
آجی عزیزم تو هم دیگه به اون نامردی که باعث ناراحتیت شده فکر نکن
من که از هرکسی که آجی سمیه و آجی الهم رو اذیت کنه یا ناراحتشون کنه متنفررررررررررررم
...................................
آره آجی خوابم خیلی واضح و قشنگ بود ولی ارزش اشک های تو رو نداشت آجی سمیه
آجی سمیه همونطوری که آجی الهه هم گفت سعی کن گذشتت رو فراموش کنی...
یا اگه فراموش شدنی نیستن سعی کن کمتر بهشون فکر کنی و بیشتر به چیزایی که باعث میشن خوشحال باشت فکر کنی
مثل سونگ و سه قلوها
آره آجی خدا خیلی مهربونه...
فقط من خیلی قدر مهربونی هاش رو نمیدونم و همش ازش توقع دارم...
مثلا به جای اینکه با خواهش ازش بخوام سونگی رو مسلمون کنه با دعوا می خوام...
آره آجی میدونم اینو
خدا در کنار تمام سختی هایی که بهم داده در کنارش سونگ رو هم بهم داده
هم توی خواب هام سونگ رو دارم...هم توی خیالم...هم توی قلبم
آجی الهه
آهنگ نگران منی داداشی رو خیلی خیلی خیلی دوست دارمش
تا میام توی وبت آهنگش باز میشه آروم میشم
آجی ممنونم برای آهنگی که گذاشتی رو وبت

سلام اجی خوبی ممنونم اجی خوبم شکر یا حسین اروم باش یه کم اجی
افرین اجی منم هیچوقت ازدواج نمیکنم
خدا دو تا عشق بهم داده اجی شوهر میخوام چیکار خخخخخخخخخخخخخخخ
………………………
اجی راستی من تو نظرهای قبلیت از سونگ سوال پرسیده بودم
منم خیلی نگران منی رو دوست دارم اجی خیلی ارومم میکنه اجی خواهش میکنم اجی کاری نکردم وظیفه اس فکر کنم ماه رمضون پارسال این اهنگو گذاشتم تو وبم اجی

تارا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 17:31

خخخخخخ خب رو آجیم هام غیرت دارم.........
آجی یه بارم سونگی گفته بود شما سه تا آجی ها از بس شبیه هستین انگار سه قلویین
اینم یه شباهت دیگمون
سه قلوهای ضدپسر
آجی اون سوال رو از سونگ پرسیدم ولی سونگ چیزی نگفت
آجی ترسید اگه چیزی بگه ناراحت بشی
چون می دونست چقد با آجی زهرا صمیمی بودی
آجی میدونی که سونگی خیلی خیلی خوش قلبه و دوست نداره با حرفش کسی رو ناراحت کنه
آجی الان دوباره ازش پرسیدم...گفت: می دونم الهه جان پارسال خیلی روزای خوشی داشت...
می گفت هرچند آجی زهراش گاهی ناامید میشد و نگران مریضیش بود ولی الهه جان همیشه به آجی کوچیکش امید می داد... من خیلی الهه رو دوست دارم و اصلا دلم نمی خواد از چیزی نگران یا ناراحت باشه...
کاش که آجی زهرای الهه جانم همین روزا با خبر خوب شدن کاملش الهه جان رو خوشحال کنه
........................................
آجی سونگی اینو گفت و به منم گفت سعی کن هیچ وقت نذاری آجی الهت از چیزی ناراحت باشه و نگران باشه
آجی فقط به خدا امید داشته باش آجی
می دونم جواب دعا هایی رو که برای آجی زهرا میکنی رو بی پاسخ نمیذاره
آجی سعی کن کمتر نگران آجی زهرا باشی
.......................................
آجی راستی تولد تو آجی 25 خرداد بود یا 26 یا 27
ببخشید آجی گیج شدم یادم رفت چندم بود

اجی به سونگ بگو الهه میگه,: سلام عزیزم خوبی نه منظورم صمیمی بودنم نیست سونگ من کلا گفتم اجی من هنوزم باهاش صمیمی هستم اجی اما اونو نمیدونم میدونم اجی خوب داشتم میگفتم اجی ادمه حرفم:ببین سونگ تو حتی جواب سوالمو هم میدادی ناراحت نمیشدم عزیزدلم منم خیلی دوست دارم و خیلی برام عزیزی سونگ من منظورم از اون سوالم اینکه یادته از روز اولی که با اجیم اشنا شدم تا روز خوب شدنش منظورم از روز ۳۰ تیر تا ۷ شهریوره سونگ من منظورم اینه که از اون روز تا ۷ شهریور که اجیم خوب شد یادته چه اتفاقاتی افتاد برای من و اجیم من میخواستم ببینم اون اتفاقات یادته یا نه سونگ
ان شاءالله سونگ
……………………
اخه من فدای این سونگم بشم که انقدر مهربونه
هر چی خدا بخواد همون میشه اجی
اجی من ۲۶ تولدمه
نه اجی عیبی نداره

تارا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 18:17

آهان آجی هرطوری شده می خوام تا تولدت برگردم نماشا
آجی سونگ میگه: سلام الاهه عزیزم خوبی گلم؟؟؟....نه یادم نمیاد چه اتفاقی افتاده بود عزیزم

هر چی خدا بخواد همون میشه اجی ان شاءالله که برمیگردی اجی
…………………
ممنونم سونگ خوبم
سونگ اتفاقی نیفتاده بود من اون سوالو پرسیدم تا ببینم که اون روزها یادت میاد سونگ
ببین هنوزم یادت نمیاد مثل ۲۹ مرداد که اجیم عمل شد و الی اخر بازم یادت نمیاد

تارا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 18:52

یادم نمیاد الاهه جان
............................
آجی می دونستی تولد آجی سحر من هم26خرداده...
آجی یادش افتادم

یا ابوالفضل واقعا سونگ هیچی یادت نمیاد 0______0
نه اجی شرمنده اجی تورو یاد دوستت انداختم اجی براش فاتحه خوندم و صلوات فرستادم اجی تو هم همینکارو بکن اجی اینجوری اجی سحرت خیلی خوشحال میشه و ارامش داره

پریسا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 19:18 http://Pari-v-zendegi.blogsky.com

سلام الهه جون خوبی؟؟کم پیدایی عزیزم
تولدت نزدیکه پیشاپیش بهت تبریک میگم

سلام اجی خوبی ممنونم اجی خوبم شکر شرمنده اجی تو پست جدیدی که گذاشتی نظر نذاشتم اجی
ممنونم اجی تولدم ۲۶ هست اجی خیلی مونده اما زمان زود میگذره طوری که هیچی نمیفهمم
ممنونم اجی سلامت باشی ان شاءالله که زودی بیای خبر بدی که مامان شدی اجی
ممنونم که بهم سر زدی و نظر گذاشتی اجی راضی به زحمت نبودم

سمیه یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 20:18

سلام آجی الهه و تارا....فدات آجی تارا یه دفعه یادم افتاد وگرنه بی خیال اون وقتا شدم خخخخخ آخی آجی فدات تو هم غصه نخور خدا سونگ و آجی هات بهت داده که دیگه هیچ وقت غصه نخوری و ناراحت نباشی ...آجی من هیچ وقت به مسلمان شدن سونگ فکر نمیکنم فقط،از خدا میخوام همیشه قلبش پاک باشه و مهربون و هیچ وقت تو زندگی مغرور نشه چون هیچی بدتر از غرور و تکبر نیست...همین که سونگ ایمان و اعتقاد به خدا داره و قلبش پاک و مهربونه و انسانیت داره از صدتا مسلمان ظاهر ساز برام بیشتر ارزش داره...به قول خودش تو سریال فرشته الهی که گفته بود(( قلب و روح که با هم یکی بشه هیچ ترسی وجود نداره)) این حرفش تو سریال خیلی روم تاثیر گذاشته بود

سلام اجی خوبی منم مثل خودتم اجی سمیه خدا خواسته دین سونگ اینجوری باشه و خدا بهتر از ما از سونگ خبر داره اجی منظورم دینش هست اجی منم امیدوارم قلب سونگ همیشه پاک و مهربون باشه اجی درسته بعضی اوقات سونگ سه قلوهارو یه دعوای کوچولو میکرد اما خیلی سه قلوها دوست داره اجی سونگ پدر فداکاری هست همینطور همسری مهربون و خوب واسه همسرش

سمیه یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 20:25

آجی الهه سونگ بهم میگه نکنه همون وقتی،رو میگی که آجیت باهات قهر کرده بود و از دست ناراحت شده بود رو میگی آجی الهه فکر کنم یه دفعه تو نماشا هم از من گفته بودی آجیت از دست ناراحته و باهات قهر کرده اون رو میگی آجی الهه؟؟

اجی فکر کنم منظور سونگ اینکه اون قضیه ای رو مه که مال دی ماه بود که یه اتفاق افتاده بود بین من و اجی زهرا که اجیم از دستم ناراحت شد اجی از نظر من اجی زهرام باهام سرد شده اجی در حالی که با دوستاش صمیمی هست اجی اشکالی نداره اجی به سونگ بگو الهه میگه:سونگ عزیزم هر اتفاقی که بیفته بین من و اجی زهرام من می بخشم و میگذرم چون قلبم اینجوریه سونگ پاک و مهربون و بخشنده و گذشت کردن رو عادت کرده من هنوزم با اجی زهرام صمیمی هستم اما اجی زهرام کم با من صمیمی هست البته شاید اشتباه میکنم اما احساس میکنم دیگه اجیم هیچ احتیاجی به من نداره سونگ شرمنده اگه جواب این نظر اجی سمیه ام که واسه خودته ناراحتت کرد ببخش سونگ

تارا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 20:27

نه جدا یادم نمیاد
................................
نه آجی دشمنت شرمنده آجی جون
ممنونم آجی یه دنیا ممنونم ازت برای فاتحه
................................

اشکال نداره سونگ
………………
فدات بشم اجی خواهش میکنم وظیفه اس اجی

سپیده مامان درسا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 21:45


یه عالمه بوس برای الهه جونم

سلام اجی خوبی ممنونم اجی سلامت باشی ممنونم که بهم سر زدی و نظر گذاشتی اجی راضی به زحمت نبودم

سمیه یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 21:46

آجی سونگ ناراحت نیست اون میدونه تو دلت خیلی مهربونه و با گذشتی آجی...

میدونم اجی چه میشه کرد خدا اینجوری منو خلق کرده اجی اینارو هم به سونگ بده و بگو الهه خیلی دوست داره

تارا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 22:14

خدانکنه آجی الهه
آجی سمیه ببخشید نظرت رو ندیده بودم آجی الان خوندمش
بله آجی این که واضحه
آجی سمیه و آجی الهم و سونگ برام از هزاران هزار نفر که میشناسمشون برام با ارزش ترن
من خیلی بدم که با وجود آجی های گلی مثل شما بازم الکی غصه می خورم
آجی دقیقا اون حرف سونگ رو منم همیشه توی ذهنم دارم
یعنی فقط نه اون حرفش!
آجی اون قسمت فرشته الهی که این حرف رو زد خیلی حرفای دیگه هم زد که روی من تاثیر گذاشت
تو لابیستم بعضی وقتا از این حرفای تاثیر گذار می زد
کلا سونگی هر کلمه ای که حرف میزنه من یه چیزی ازش یاد میگیرم
حتی اگه اون کلمه معنی خاصی نداشته باشه از طرز حرف زدن سونگم یه چیزایی یاد میگیرم
سونگی برای من یه الگوی کامله کامله...
واقعا اینو قبول دارم آجی...
ایمان سونگ به هزاران هزار مسلمون ظاهرساز هم نمی ارزه
می تونم با اطمینان بگم سونگ که مسلمون هم نیست توی قلبش از من بیشتر خدا رو دوست داره
بیشتر به خدا و پیامبرش حضرت عیسی(ع) اهمیت میده
آجی به عمرم کسی ندیدم اینقدر به اندازه سونگ قلبش پاک و مهربون باشه...
فدای اوپای عزیزم

فدات بشم اجی نه مرتضی و سونگ عین هم هستن از نظر اخلاق و رفتار خیلی شباهت دارن به هم اجی من نمیخوام هردوشونو مقایسه کنم اجی فقط حرف دلمه اجی سونگ و مرتضی فرشته هستن اجی از همه نظر فرشته هستن سونگ وقتی واسه چشماش رفت دکتر گفت نگران نباشید مواظب خودم هستم مرتضی هم وقتی مریض بود هیچی نمیگفت اجی فقط میگفت حالم خوبه اجی سونگ اومد ایران اینو گفت:اولین عشق تا ابد خواهد ماند
حالا حرف همیشگی مرتضی به هواداراش:دوستون دارم تا ابد ببین اجی چقدر سونگ و مرتضی یه هم شباهت دارن مرتضی و سونگ هم واسه من یه الگوی کامل هستن اجی

تارا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 23:46

خدانکنه آجی عزیزم
آره آجی تاحالا خیلی به شباهت های سونگ و مرتضی دقت نکرده بودم اما الان احساس می کنم واقعا به هم شبیهن
سونگی همیشه به طرفداراش میگفت دکتر فقط گفته مراقب چشمم باشم و منم مراقبم
مرتضی هم همیشه به طرفداراش میگفت دکتر فقط گفته مراقب مریضیم باشم و منم مراقبم
این دو تا جمله هم آجی خیلی به هم شبیهن...
اولین عشق تا ابد خواهد ماند
دوستتون دارم تا ابد
آجی قشنگ میشه حس کرد که خیلی شباهت دارن به هم
آجی من وقتی آهنگ های داداشی رو گوش میدم جدا از آهنگ و شعر از صدای داداشی هم آرامش میگیرم
دقیقا وقتی از سونگ هم کلیپ یا فیلمی می بینم از نگاهش و حرف زدنش و دیدن چهرش آرامش میگیرم
آحی داداشی و سونگ خیلی شباهت دارن...ولی من بیشتر طرفدار داداشی هستم تا عاشق
برای سونگم بیشتر عاشقشم تا طرفدار
هر دو رو دوست دارم ولی خب عشق اول و آخرم سونگه آجی
داداشی رو هم خیلی دوست دارمش
همیشه براش دعا میکنم و فاتحه میخونم
نمی دونم چجوری حرف دلم رو بیان کنم ولی آجی من عقیده دارم که آدم توی عمرش یه باز بیشتر عاشق نمیشه
بعضی ها تا یه نفر رو می بینن که ازش خوششون میاد اسمشو میزارن عشق
آجی من خودم قبلا یه نفر رو خیلی دوست داشتم
واقعا اونقد دوسش داشتم که حاضر بودم هرکاری که بگه بکنم
اونم خیلی منو دوست داشت و بهم محبت میکرد
ولی نمی دونم چی شد که ناگهانی بدون هیچ خبری خداحافظی کرد از من و رفت برای همیشه
من بعد اون یه ضربه بزرگ خوردم
تا چندین ماه گریه میکردم و داغون بودم
چندین باز به خودکشی فکر کردم
آجی بعد توی دلم گفتم باید یه نفر رو جانشین اون توی قلبم بکنم تا اون رو فراموش کنم
من سونگ رو جانشین اون کردم
ولی انگار علاقم خیلی به سونگ بیشر بود
یعنی آجی من مدام با اون طرف حرف میزدم اما هیچ وقت توی خیالم نبود
هیچ وقت حتی یک بار به خوابم نیومد
ولی سونگ...
صبح تا شب باهام حرف میزنه و هرشب توی خوابمه
آجی سونگ خیلی منو دوست داره اما هیچ وقت منو ول نمیکنه
هیچ وقت باهام خداحافظی نمیکنه
آجی بعد یه مدت که سونگ رو دوست داشتم فهمیدم با وجود سونگ دارم از اون طرف متنفر میشم
من همیشه برای اون طرف همه کاری میکردم
هر کاری که بهم میگفت میگفتم چشم
خیلی هم دوستم داشت
ولی این حقم نبود که بدون یه دلیل قانع کننده به این راحتی ولم کنه
حالا سونگ...
هر کاری که بهم بگه میگم چشم
هر کاری بخواد انجام میدم براش
اما سونگ مثل اون نیست
سونگ هرکاری براش بکنم برام جبران میکنه
همیشه وقتی ناراحتم به خوابم میاد و آرومم میکنه
همیشه توی خیالم باهام حرف میزنه
آجی بعد از اون طرف که همیشه فکر میکردم عاشقشم و هیچ کس بهتر از اون توی دنیا نیست...بعد از اون دیگه هیچ وقت الکی نمیگم من عاشق یه نفرم
آجی می دونم هنوز همچین سنی ندارم که حرف از این چیزا بزنم
ولی واقعا فهمیدم که یه عشق بیشتر نمیتونه توی زندگی آدم باشه
عشق همیشگی من که سونگه
واقعا دیگه هیچ وقت سونگ رو فراموش نمیکنم
هرچند اون طرف رو هم فراموش نکردم و ممکنه ته دلم جایی داشته باشه...اما حتی اگه ته دلم جایی داشته باشه بازم ازش متنفرم
ضربه ای که اون با رفتنش بهم زد...بدترین ضربه ی زندگیم بود
ولی سونگ داره همه ناراحتی های گذشتم رو پاک میکنه
سونگ مثل اون نیست
سونگ توی دنیا تکه برای من
آجی پس من نمیتونم بگم عاشق داداشیم ولی طرفدارشم و دوسش دارم و فقط یه عشق برام وجود داره که اونم سونگه
آجی ببخش سرت رو درد آوردم آجی

اجی منم قبل از اینکه طرفدار مرتضی بشم عشقم فقط سونگ بود اجی اما خواست خدا این بود که یه عشق دیگه بهم بده اجی خدا هر کاری میکنه اجی تو عشق اول و اخرت سونگه اما خوب عشق اول من سونگه عشق دومم مرتضی چیکار کنم اجی خدا داده بهم
نه اجی عیبی نداره اوخی بمیرم برات اجی چقدر سختی کشیدی اجی
اما اون روزا گذشت و تو الان سونگو کنارت داری اجی از اون فرد هم متنفر نباش اجی ببخش و بگذر و فراموشش کن اجی متنفر نباش

تارا دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 12:51

سلام آجی... خوبی؟؟؟
آجی اینو میدونم که تو واقعا از ته دلت هم عاشق داداشی هستی و هم عاشق سونگ
خدا خیلی تو رو دوست داشته که دو تا فرشته رو داده به تو آجی
خدا نکنه آجی جونم
به هرحال زندگی هرکسی سختی هایی داره...
آجی ولی شاید کمتر بهش فکر کنم اما هیچ وقت ضربه ای رو که بهم زد فراموش نمیکنم
منی که حاضر بودم هر کاری براش بکنم واقعا حقم این بود که بدون خبر ناگهانی ولم کنه؟؟؟
آجی همیشه پیش خودم فکر میکنم که اگه یه بار دیگه باهاش روبه رو بشم اولین حرفی که بهم می زنه چیه؟
نمی دونم اصلا رویی داره که حرفی بزنه یا نه؟؟؟
آجی هیچ وقت هیچ وقت نمیتونم فراموشش کنم
شاید خودشو فراموش کنم اما ضربه ای که بهم زد رو نمی تونم فراموش کنم
انشالله که نفرینم بگیره و خدا یه ضربه ای بهش بزنه که زندگیش نابود بشه
هیچ کس نمی دونه من چقدر ازش متنفرم
آجی خیلی سخته برای یه نفر همه کاری بکنی
اونقدر دوسش داشته باشی که حاضر باشی روزی هزاربار براش بمیری... ولی به این راحتی بگه "خداحافظ"...!!!!!
می دونم خدا سونگ رو به من داد تا اون رو فراموش کنم اما با اینکه این همه عاشق سونگم اون طرف رو هنوز فراموش نکردم
این بار دیگه عاشق اون نیستم بلکه ازش متنفرم و فقط منتظرم تا یک بار دیگه بتونم اون رو ببینم و ازش انتقام بگیرم
آجی دعا کن روزی نرسه که آجیت با اون طرف رو به رو بشه
وگرنه یا آجیت میمیره یا اون طرف
هعی... بازم به یه چیز امید دارم
اونم عشقم به سونگه
حداقل امید دارم که سونگ هیچ وقت باهام خداحافظی نمیکنه
همیشه توی قلبم هست و توی خواب و خیالم هم میاد
دوست دارم اوپا سونگ

سلام اجی خوبی ممنونم اجی خوبم شکر اوخی عیبی نداره اجی دیگه فراکوشش کن اونو که اینکارا رو باهات کرده و ازش متنفر نباش اجی تو الان سونگو کنار خودت داری اجی دیگه باید اونو فراموش کنی لجی و دیگه ازش متنفر نباش اجی هر چی هم که میگم بگو چشم وگرنه با جک های فراوانم میاما اجی
ممنونم اجی لطف داری خدا خوایته که دو تا عشق بهم بده اجی و اینجوری من خلق کنه اجی
اجی دیگه فراموشش کن و اشکاتو پاک کن و گریه نکن و ناراحت نباش وگرنه جک میگم و بعدش میدونی که از خنده پخش زمین میشی اجی
منم سونگو خیلی دوست دارم اجی هم تو قلبم هست هم تو خوابم هم تو خیالم

تارا دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 14:12

آجی ولی اگه حتی بمیرم بعد از مرگم هم نمی تونم اونو فراموش کنم
آجی اشکمو پاک کردم ولی می دونم هیچ وقت اون زخمی که توی دلمه پاک نمیشه
آره آجی ولی سونگ می دونم همیشه و همیشه کنارم می مونه و هیچ وقت هیچ وقت ازم خداحافظی نمیکنه
آجی همین الان که این حرف رو زدم احساس کردم سونگی یه دستی کشید به سرم کشید و گفت : آفرین به تو که میدونی همیشه کنارتم
آجی از سونگ بپرس واقعا اینو بهم گفت؟
می خوام بدونم این که احساس می کنم سونگی باهام حرف میزنه درسته یا نه؟
از سونگ بپرس تو الان به آجی تارا حرف زدی؟

سونگ:اره عزیزم من این حرفو زدم
…………………
اجی بپرس از سونگ ببین همین حرف بالایی رو بهم زد یا نه؟؟؟؟؟
اجی ببین من اگه جای تو بودم همه چی رو فراموش میکردم و دیگه هیچوقت یاد اون قضیه نمیفتادم و حالا خدا بهت سونگو داده و اونم نمیخواد که ناراحت باشی اجی و سونگم اینو میخواد که ببخش و بگذری و فراموش کنی و متنفر نباشی

تارا دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 15:34

فدات بشم اوپا جونم
.....................
آجی سونگ گقت: بله الاهه جان من این حرف رو زدم
من این حرف رو به سمیه جان هم زدم
......................
آجی سونگ راجب اون طرف همه چی رو به خودم سپرد و
گفت : تارا جان من توی نفرت یا عشقت نسبت به اون دخالتی نمیکنم و امیدوارم خودت این مشکل رو حل کنی

إ ببخشید اجی فکر میکردم نظر سونگم مثل نظر خودمه اجی شرمنده اجی دخالت کردم و اون حرفارو زدم به خدا منظور بدی نداشتم و ندارم اجی از روی دوست داشتنم اون حرفارو زدم و صلاحتو میخوام بازم شرمنده اجی
راستی اجی حجم نتت چقدر شده؟؟؟؟؟

تارا دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 16:17

نه آجی جونم این چه حرفیه؟
دشمنت شرمنده آجی
آجی همونطور که نظر سونگ برام مهمه نظر تو و آجی سمیه هم خیلی برام مهمه
سونگی بهم گفته نظر آجی های بزرگت با نظر من فرقی نداره و اون ها هم هر چی میگن صلاحت رو می خوان پس به حرفشون گوش بده
آجی خونه ی داییم به وای فای وصلیم نت داریم فعلا
نمی دونم چقدره اما چون من شب از دانلود رایگان استفاده می کنم فکر نکنم زود تموم بشه
آجی راستی آجی مهدیه هنوز برنگشته نماشا؟
دلم براش یه ذره شده
آجی اگه هست بهش بگو تارا خیلی دلش برات تنگ شده

بازم شرمنده اجی فدات بشم اجی
که اینطور اجی نت منم 8GB هست اجی میدونی ۸ اردیبهشت بود که مامانم شارژ خرید برام اما من دو روز بعدش اونو ریختم اخه نت داشتم اجی یهو ایرنسل 4GB هدیه داد اجی البته اون 12GB رو حساب جدا کن اجی هدیه رو هم جدا حساب کن اجی 10 تا 26 اردیبهشت هم اون هدیه ام تموم شد خخخخخخخخخخخخ
فکر کنم تا تیر نت دا م اجی البته خدا کنه بازم بتونم نت بخرم اجی دعام کنیا اجی دعا کن بازم مثل قبلنا ایرانسل بهم هدیه بده بعد از اینکه یه بسته 12GB ازش گرفتم
نه اجی مهدیه هنوز برنگشته اجی نگران نباش ان شاءالله تا مرداد برمیگرده اجی
……………………………
راستی اجی به سونگ بگو الهه میگه:سلام سونگ خوبی خسته نباشی عزیزم امروز یه کلیپ از بچگی سه قلوها گذاشتی ولی دایه هان نبودا فقط مین گوک و مانسه بود یه زنه هم تو کلیپ بود فکر کنم پرستار سه قلوها بود البته باز نمیدونم اما مین گوک و مانسه تو یه چیزی مثل کریر دراز کشیده بودن و اون زنه هم اونارو تکون میداد ماشالله سونگ تو دوران نی نی بودن سه قلوها خیلی بهشون میرسیدیا اخه خیلی تپل بودن تو کلیپ خخخخخخ البته الانم تپل مپلن اما همه اش دارن قدبلند میشن به باباشون رفتن دیگه

تارا دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 17:05

خدا نکنه آجی
خخخخخ خوشبحالت آجی کاش ایرانسل از این کار ها برای ما هم میکرد
خیلی دلتنگشم
آجی مهدیه رو میگم
سونگ: سلام الاهه جان...ممنونم عزیزم
اره اون کلیپ مال خیلی وقته پیشه که با گوشی خودم ازشون فیلم گرفتم
خخخخ نه بابا بیشتر وقتی کوچیک بودن مامانشون بهشون میرسید
بخاطر همین خیلی تپلی بودن
ولی از وقتی مامانیشون میره دوباره سرکار عروسک هام یکمی لاغر شدن
نظر لطفته عزیزم انشالله همینطور قدبکشن

والله فکر کنم اولین بار از این اتفاق افتاده بود اجی
اوخی اشکال نداره اجی زودی میاد اجی مهدیه
……………………
سونگ هم تو هم همسرت خیلی خوب به سه قلوها میرسیدین و ربطی به به رسیدن تو و همسرت نداره سعی کن دوباره تپلی شون کنی سونگ
اشکالی نداره سونگ ناراحت نکن خودتو
ان شاءالله سونگ

تارا دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 18:02

خخخخخ گیر من که تاحالا نیومده
البته دلم برای همه تنگ شده اما آجی مهدیه بیشتر
سونگ: چشم عزیزم سعی می کنم تپلی بشن ولی نه خیلی هم زیاد
مثلا یهو مثل پسرعموم نشن اونقد تپلی هم نه

ان شاءالله پیش میاد اجی نگران نباش
………………
اهان گفتی پسرعموم سونگ ببینم سونگ اون پسربچه نوه عموت هست سونگ اخه فکر کنم پدرت یه برادر داره که میشه عموی تو و این عموت هم یه پسر داره و این نی نی پسرعموته درسته سونگ
چشمت بی بلا سونگ نه بابا یه کم تپل مپلشون کن

تارا دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 18:14

آجی آخه سونگ توی اینستا نوشه بود پسرعموم منم نمی دونم
آجی من برم حرم فعلا یکم عجله دارم
بای بای آجی جوووونم

اره اجی سمیه بهم گفته بود اجی
باشه اجی برو به سلامت عافیت باشه

تارا دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 21:59

سلام آجی برگشتم
چطوری آجی خوبی؟؟؟

سلام اجی خوبی خوش اومدی اجی خوبم اجی ممنونم
اجی راستی به سونگ بگو الهه میگه:سلام عزیزم خوبی خسته نباشی عزیزم تو خودت خوب میدونی که قراره تولدم برم پیش مرتضی یعنی برم سر مزارش از اون ورم که یادته واسه مامان مرتضی نامه نوشتم سونگ باید اونم به دستش برسونم دعا کن اون موقع بیاد و ببینمش و نامه رو بدم اگه ندم شرمنده مرتضی میشم و حتی جرأت اینو ندارم که یه کلمه باهاش حرف بزنم سونگ برام دعا کن
……………
تو هم برام دعا کن اجی تارا شدیدا محتاجم

سمیه دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 22:59

سلام آجی الهه و تارا ...اوخی آجی تارا وقتی نظرت خوندم خیلی ناراحت شدم آجی هم خودم هم سونگ هر دومون ازت میخوایم اون موضوع رو فراموش کنی مگه تو همیشه از من نمیخوایی که اون کسی رو که اذیتم کرد و فراموش کنم و بی خیالش بشم به قول خودت خدا سونگ رو بهت داده که بتونی از قلبت بیرونش کنی...آجی منم اون طرف رو که اذیتم کرد و زندگیم رو نابود کرد از قلبم بیرونش کردم و الان فقط و فقط،سونگ رو عاشقش هستم حتی آجی امروز یکی از دختر عمه هام بهم گفت تو چرا اینقدر سونگ رو دوست داری،منم فقط،بهش،گفتم چون از همه نظر رفتارش و اخلاقش،با اون کسی که باهاش ازدواج کردم فرق داره...آجی دختر عمه ام هم گفت پس بهت حق میدم عاشقش باشی...آجی یادته یه دفعه بهت گفتم سونگ بهم گفته که چرا خیلی به خواب تو میاد آجی اول نمیخواستم بهت چیزی،بگم چون فکر میکردم ناراحت بشی... ولی الان میگم وقتی یه دفعه تو قلبم ازش،خواستم بهم بگه که چرا خیلی تو خواب من نمیاد بهم گفت سمیه تو دختر خیلی مهربونی هستی فکر نکنم دوست داشته باشی آجی تارا تو زندگیش و قلبش احساس تنهایی کنه...آجی ببخشید این رو میگم ولی سونگ واضحه بهم گفت تارا پدر خوبی نداره و تو زندگیش،سختی های زیادی،داشته و تنها بوده برای همین من باید کنارش باشم ولی تو با اینکه تو زندگیت سختی،کشیدی،ولی،خانواده ای داری،که خیلی دوست دارن و کنارت هستن پدر و مادرت واقعا خیلی خوب هستن...پس ناراحت نباش که من تو خوابت زیاد نمیام ...آجی وقتی سونگ اینا رو گفت دیگه سعی کردم هیچ وقت رو این موضوع خواب زیاد حساسیت نشون ندم با اینکه همیشه مطمنم هروقت بهش فکر میکنم تو قلبم باهام حرف میزنه...تا حالا هم احساس کردم و میکنم که به خواست خدا حقیقت رو بهم میگه چون همیشه ازش،خواستم و میخوام که راستش رو بهم بگه حتی اگه ناراحت بشم...

سلام اجی خوبی اوخی اجی سمیه درکت میکنم هم تورو هم اجی تارا هم درک میکنم اجی تارا خیلی سختی تو زندگیش کشیده اما الان سونگ کنارشه و بیشتر وقت ها به خواب اجی تارا میره اجی سونگ اگه به خواب منم نیاد ناراحت نمیشم اجی باهام حرف میزنه و میتونم هم با سونگ هم با مرتضی درد و دل کنم اجی

سمیه سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 01:34

آره آجی میدونم با سونگ و مرتضی دردو دل میکنی ...راسی آجی میگی سونگ و مرتضی خیلی شبیه هم هستن معلومه که باید شبیه باشن وقتی داداشی هم هستن...خودت همیشه میگی مرتضی و سونگ بهم میگن داداشی آجی ایشالله تولدت هرچی که میخوایی درست بشه

سلام اجی خوبی اره اجی میگن داداشی ممنونم اجی ان شاءالله

اِلی جون آپَم آجی تولد وبمِه{}

سلام اجی خوبی تبریک میگم اجی اومدم نظر دادم ممنونم که بهم سر زدی و نظر گذاشتی اجی

سلام اِلی جونم خوبمـ آجی تو خوبی؟{}

فدآشم مرسی کِ سَر زدی وتبریک گفتی عشقم بووووس{}{}

ممنونم اچجی منم خوبم شکر خواهش میکنم اجی کاری نکردم وظیفه اس بازم تبریک میگم اجی

hanim4522 سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 14:28

سلام اجی الهه وبتو عشقه اجی جونم خسته نباشی...

سلام اجی خوبی ممنونم اجی لطف داری سلامت باشی اجی معده ات چطوره بهتره؟؟؟

hanim4522 سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 14:39

خواهش میکنم فداتم اجی معدم یکم بهتره دیروز خواستم برم دکتر یکی از اقواممون بر اثر سرطان معده فت شد...

خدا نکنه اجی اوه اوه تسلیت میگم اجی ببخشید پرسیدم معده ات بهتره و تو هم یاد اون عزیز افتادی

hanim4522 سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 14:46

ممنونم اجی خدا رفتگان تورو هم بیامرزه...نه قربونت برم اشکالی نداره عزیزم این چه حرفیه...

ممنونم اجی سلامت باشی اجی اگه اون عزیز میتونست با اون مریضی مقابله کنه و شکستش بده و خوب بشه اجی هی بیخیال اجی امروز میری دکتر اجی؟؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 14:53

اجی دیر فهمیده بود پیشرفت کرده بود به هر حال خدا همه رفتگان رو رحمت کنه...نه اجی امروز نمیرم...

اجی من علایم این بیماری رو خوندم اجی یکیش همین معده درد شدیده اون وقت دیر فهمیده بود عجب اره اجی خدا رحمتش کنه و ان شاءالله که در ارامش باشه و بهشت خونه ابدیش باشه ان شاءالله
حتما فردا میری اجی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 15:04

ممنونم اجی انشاءالله...فردا نمیدونم اجی ببینم چی میشه...

اجی امروز فردا نکن اجی معده یکی از مهمترین اعضای بدنه اجی فردا برو دکتر باشه اجی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 15:09

باشه اجی فردا میرم...ممنونم اجی جونم میدونی اجی اینو دارم فقط پیش تو میگم کسی نمیدونه دکترم میگفت مشکوکه به بقیشو خودت میفهمی دیگه نگران نشو دیگه باشه اجی گفتم بعد امتحانا بریم اصفهان اونجا به یه دکتر خوب سر بزنیم شایدم اومدیم تهران نمیدونم معلوم نیس...

اجی دکترت بی خودی مشکوه اجی تنها دکتری که با اندوسکوپی مخالفه تو تهرانه اجی باید تهران بیای اجی اصفهان هم دکترهاش با اندوسکوپی موافقن اجی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 15:11

اچی جونم با اجازت من برم معدم درد گرفت ببخش اجی فدات شم

یا خدا باشه اجی مواظب خودت باش اجی نه اجی عیبی نداره

تارا سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 16:54

سلام آجی سمیه و آحی الهه عزیزم
آحی سمیه... آجی واقعا نمی دونم چی بگم از این همه لطف و محبتی که نسبت به من داری
آجی جدا نظرت رو که خوندم اشک توی چشمم جمع شد
دیگه فکر کنم با وجود تو و سونگ و آجی الهه هیچی هیچی از دنیا نمی خوام
این که آدم کسایی رو داشته باشه که توی ناراحتی و خوشحالیش شریک باشن و درکش کنن بهترین چیز ممکنه
آجی وافعا کم آوردم از این حرف سونگ
از یه طرف اونقدر خوشحالم که می خوام بال در بیارم
از یه طرف ناراحتم
دوست ندارم سونگی بخاطر گذشتم و خانوادم بین ما سه تا فرق بذاره و بیشتر با من باشه
از یه طرف خوشحالم که سونگی اونقدر منو دوست داره که بیشتر به خواب و خیال من میاد
واقعا گیج شدم
نمی دونم باید خوشحال باشم یا ناراحت
اما توی قلبم حس میکنم که سونگ بهم میگه خوشحال باشمگریم از خوشحالیه
سونگی بهم میگه: تارا جان...عزیزم خدا خیلی تو رو دوست داره که آجی هایی مثل سمیه و الهه به تو داده
هیچ وقت ناراحتشون نکن که اگه اونا از دستت دلخور یا ناراحت بشن انگاری قلب منو شکوندی
تارا جان .... عزیزم آجی سمیت موقعی که داشت اون نظر رو مینوشت خیلی فکر کرد که دلیل اینکه من زیاد به خوابش نمیرم و به خواب تو میام رو بهت بگه یا نه؟
ترسید ناراحت بشی...
اما بازم بهت گفت...
عزیزم نباید از این حرفش ناراحت بشی بلکه بدون اونقدر دوستت داره که حاضره حتی اگه ناراحت هم بشی بهت راستش رو بگه
یعنی حاضر نشده بود که بهت الکی چیزی بگه
تارا جان... عزیزم... قدر آجی هات رو بدون
میدونم همیشه آرزو داشتی کسی رو داشته باشی که بتونی باهاش درددل کنی
اما وقتی کوچیک بودی اگه برای بابات درد دل میکردی کتکت میزد
اگه برای داداشت درد دل میکردی شروع میکرد از سختی های خودش میگفت که بهت بفهمونه مثلا ناراحتی های تو بی ارزشه
اگه برای مامانت می گفتی... خودش اونقدر ناراحتی راشت که اصلا نمی تونست تو رو درک کنه
اما الان
الان تو دو تا آجی واقعی داری که هرچی باهاشون حرف بزنی با حوصله بهت جواب میدن
از خدا ممنون باش که این آجی های مهربون رو به تو داده
عزیزم... هروقت که حس کردی من صدات رو میشنوم هم می تونی برای خودم درددل کنی و مطمین باش که من میشنوم
چون من مطمینم حس تو اونقدر قوی هست که حتما چیزی رو اشتباه حس نمیکنه
آجی سمیه
سونگ اینا رو بهم گفت
منم هیچ حرفی ندارم و واقعا کم آوردم
فقط و فقط می تونم بگم...
خوشحالم که شما رو دارم
خیلی دوستون دارم
ممنونم که کنارم هستین آجی الهه و آجی سمیه
ممنونم که کنارم هستی سونگ
..............
چشم آجی دیگه سعی می کنم به اون نامرد فکر نکنم
تا سونگ عزیزم رو دارم اصلا چرا باید به آدمای پستی مثل اون فکر کنم؟

سلام اجی خوبی خسته نباشی اوخی درکت میکنم منم خیلی دوست دارم و خیلی برام عزیزی اجی اشکاتو پاک کن و گریه نکن اجی

تارا سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 17:09

راستی آجی الهه
آجی سونگ بهم گفت:
به آجی الهه بگو که اصلا نگران نباشه
داداش من طوری نیست که اگه نامه الهه به دست مادر داداشم نرسه از الهه ناراحت بشه
همین که روز تولد الهه بره کنار داداشم و براش فاتحه بخونه براش بهترین چیزه
الهه جان همین که به فکر داداشیم هستی براش بهترین هدیه هست
حتی اگه روز تولدت نتونستی بری پیش داداشی بازم اشکالی نداره عزیزم

یا خدا مادر داداشم چقدر سونگ و مرتضی با هم صمیمی شدن اجی خخخخخخخخخخخخ
…………………………………
سلام اجی خوبی ممنونم اجی که گفتی به سونگ بگو الهه میگه:سلام سونگ عزیزم خوبی خسته نباشی سونگ ممنونم عزیزم از این همه لطف و محبت و مهربونیت اما میدونی سونگ اگه مرتضی هم ناراحت نشه باز من خیلی شرمنده اش میشم و حتی نمیتونم یه کلمه باهاش حرف بزنم اوه اوه سونگ باید تولدم پیش مرتضی برم وگرنه از این بابت هم شرمنده داداشی میشم هر چی خدا بخواد همون میشه سونگ تو که کنارمی عزیزم میدونی که یه پیام واسه پدر مرتضی نوشتم و به دوستم مهسا که با پدر مرتضی از طریق تلگرام در ارتباطه دادم و گفتم که این پیامو به پدر مرتضی برسونه سونگ چون من هر موقع میرفتم پیش مرتضی مامانشو اونجا نمیدیدم و این تنها راهی بود که میتونستم نامه رو به مامان مرتضی برسونم البته راه های دیگه مثل اینستاگرام بود اما مرتضی بهم گفته بود نامه رو حتما باید به دست مادرش برسونم و ببینمش سونگ عزیزم ممنونم که دیشب تو خوابم اومدی و کلی با حرفات ارومم کردی خیلی دوست دارم دیشب هم بغلم کردی هم دستامو گرفای این دوتاکارو مرتضی دیشب تو خوابم هم انجام داده بود خیلی دوستون دارم هم تورو هم مرتضی رو هم اجی تارامو هم اجی سمیه ام و همینطور همه دوستامو

تارا سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 18:18

آره آجی دیگه داداشی هستن
ممنونم خوبم آجی فقط دلم می خواد بغل یه نفر یکم گریه کنمتو خوبی آجی؟
آجی سونگ میگه:
نگران نباش عزیزم حتما اون نامه به دست مادر داداشم میرسه
فقط امید داشته با به خدا عزیزم
عزیزم یادت مونده دیشب توی خوابت بودم و بغلت کردم و باهات کلی حرف زدم؟
.......................................
آجی من که دیشب یکم خوابم قروقاطی بود
هم موهیول تو خوابم بود هم جومونگ
.......................................
آجی من یکمی سرم درد میکنه یکم استراحت میکنم بعد میام وبت آجی

عجب اجی خخخخخخ اره اجی انگار سونگ و داداشی دوقلو هستنا خخخخخخخخخخ
خوبم اجی ممنونم گریه نکن اجی اروم باش
…………………
ان شاءالله سونگ که این اتفاق بیفته امیدوار که هستم نباشم تو داداشت پدرمو در میاریدا خخخخخخخخخخ
اره سونگ یادمه که گفتی که من و تارا و سمیه همیشه کنارتیم عزیزم
بعد گفتی که با اینکه دو تا از دوستات دل پاکت شکستن اما تو بخشیدی و گذشتی
سونگ من امروز با داداشی و تو حرف میزدم که حرف های تورو تو خوابم اینجوری خلاصه کردم ببین درسته این حرفا
…………
باشه اجی برو

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 18:33

سلام اجی الهه خوبی؟http://www.blogsky.com/images/smileys/125.png

سلام اجی هانیه تویی اجی اخه نه اسمت هست نه ایمیلت

hanim4522 سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 18:37

اره اجی خودمم شرمنده یادم رفته

عیبی نداره اجی ببینم معده ات بهتره اجی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 18:41

اره عزیزم بهتره...ممنون اجی

خواهش میکنم اجی خداروشکر که بهتری راستی اجی واسه معده ات نباید بری اصفهان اجی باید بیای تهران اجی تنها دکتری که با اندوسکوپی مخالفه تهرانه اجی

hanim4522 سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 18:55

ممنونم اجی...این دکتر خودمم دکتر خوبیه اجی...عموم یکی از بهترین جراحان مغز واعصابه حالا اسمشو نمیبرم گفت دکتر خوبیه اجی...اونم وقتی جواب آزمایشم دید گفت که حالا که مشکوکی به این بیماری...حالا چن تا دکتر دیگه هم میرم آزمایش میدم ببینم نظز اونا چیه اجی...راستش اجی خودمم از اول مشکوک بودم اخه همه علامشو دارم اجی...اجی بی خیال...

اجی ببینم علایم مریضیت چیه اجی نگران نباش ناراحت نمیشم اجی تو بگو

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 19:03

باشه اجی ولی دیگه گفتی نگران نمیشی...اجی خودت که میدونی حالم بهم میخوره معده درد شدید دارم...تازگی ها حالم خیلی بهم میخوره بالاهم میارم ولی قبلنا فقط حالت تهوع بود اجی..اجی موقع عید بود خودمورسوندم به50کیلو ولی دیروز خودمو وزن کردم اومدم 45 کیلو روز به روز دارم کم تر میشم...

اجی اره میدونم منم حالم به هم میخورد و معده شدید هم داشتم اجی حتی از درد اشکم در میومد اجی شربت معده هم خوردم اما اثر نداشت اجی تو معده ات به استرس و اضطراب حساس شده اجی منم قبل از مریضیم نزدیک ۹۰ وزنم بود از بس میخوردم اجی اما اون معده درد باعث شد تا وزنم خیلی کم بشه و راضیم که لاغرم اجی منم اخرین باری که خودمو وزن کردم عید بود که رفتم خونه داییم و وزنم ۶۵ شده بود اجی بعدش چون زیاده روی کرده بودم تو خوردن یه دسر بعد از شام دوباره وزن کردم شدم ۶۶ اجی الانو نمیدونم وزنم چقدره اجی تو هم خوب میشی ان شاءالله اجی اون قرص سوپر مینت رو به خانواده ات بگو برات بخرن اجی واقعا عالیه ها اجی این قرصه

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 19:13

اوهوم اجی ممنون...خریدم اجی قرص سوپر مینت رو ولی تاثیر نداش...اجی بیا بحثو عوض کنیم دربارش حرف نزنیم...

اجی منم بهمن ۹۴ که معده درد داشتم این قرصو خوردم اثر نداشت اجی اخه دردم شدید بود فکر کنم درد تو هم شدیده اجی به خاطر همین اثر نکرده اجی اهان سبرابی خیلی واسه معده خوبه ها اجی سیرابی بخور اجی شاید معجزه خوب شدن معده ات باشه اجی

hanim4522 سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 19:18

چشم اجی...امیرحسین خوبه اجی میری ببینیش...

چشمت بی بلا اجی امیرحسینم خوبه اجی اخرین باری که دیدمش چهارشنبه بود اجی من نمیتونم برم ببینمش اخه باباش روزها خونه اس شبا سرکاره اجی فردا امیرحسین میشه ۱ ماهه

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 19:26

خدا روشکر خوبه اجی...الهی فداش بشم الهی فردا یه ماهش میشه انشاءالله 120000000000ساله بشه...

خدا نکنه اجی وقتی تازه به دنیا اومده بود عین عروسک کوچولو بود اجی اما یه کم قدش بلند شده خخخخخخخخخخ

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 19:39

الهی...اجی من خیلی امیرحسینو دوس دارم...واسه اولین باره که خاله شدم...ماشاءالله خدا حفظش کنه اجی...

منم خیلی دوستش دارم اجی اره اجی تو که خاله اش هستی ممنونم اجی سلامت باشی باز که اسم و ایمیلت یادت رفت اجی
عیبی نداره اجی

hanim4522 سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 19:44

خخخ دچار آلزایمر شدم اجی..اجی دیگه درباره چی بحرفیم...

خدا نکنه اجی اشکالی نداره اجی برو سرزمین بادهارو از شبکه نمایش ببین اجی داره پخش میکنه

hanim4522 سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 19:51

اجی من با گوشی نمیام با لپ تاپ میام...نمیتونم برم تو حال...

إ فکر کردم با گوشی میای اجی پس لپ تابتو خاش کن برو موهیول ببین و یه کم استراحت کن اجی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 19:58

باشه اجی من رفتم خدا حافظ اجی...

افرین اجی به سلامت اجی

سمیه چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 01:22

سلام آجی الهه و تارا فدات بشم آجی تارا ...آره سونگ واقعا خیلی دوست داره البته فرقی هم بین آجی هات نمیزاره خخخخخخ...آجی نظرت خوندم منم گریم گرفت نه آجی چرا ناراحت باشی بایدم خوشحال باشی اینا هم همش خواست خداست که عشق سونگ رو تو دلت گذاشته و نه عشق آدمهای بی ارزش و نامرد ...ولی آجی سونگ بهم میگه من تو خوابت نمیام اما همیشه تو خیالت هستم ببین آجی تو بیداری باهام هست خخخخخخخ...آجی من خیلی خوشحالم که سونگ باعث بشه گذشته تلخت رو بتونی فراموش کنی همون طور که برای من هم باعث شد...

سلام اجی خوبی بله اینا همه اش خواست خداست اجی

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 09:55

ول کن تو رو خدا اگه قرار باشه بمیرم همین الان میمیرم به قرص و دارو این چرت و پرتا نیست که

اجی این حرفا چیه اجی من چون دوست دارم زودتر خوب بشی میگم داروهاتو بخور اجی

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 09:59

قربونت برم من که انقدر گلی
چی بگم مجبورم دیگه میخورم
چه خبرا ؟؟؟ بگی هیچی یا سلامتی میزنم لهت میکنمااا

خدا نکنه اجی افرین اجی باید همه رو بخوری اجی ۲۶ اگه خدا بخواد میرم بهشت زهرا اجی اونم با نامه ای که واسه مامان مرتضی نوشتم و قسمت بشه اونا هم مبان و نامه رو بهش میدم دعا کن برام اجی

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 10:05

وایییییی خوش به حالت الهه جونم
جان من رفتی مامان مرتضی رو دیدی سلام منم برسون
بگو خیلیییییی دوسشون دارم
تا فردا فکرامو میکنم حرفامو میگم بهشون بگو
میگی دیگه ؟,؟

اجی به خدا فقط یه سلام و احوال پرسی میکنم و نامه رو بهش میدم و اگه دلم طاقت اورد حرفاتو بهش میگم اجی اخه چیکار کنم سخته باهاش حرف بزنم اخه داغدیده اس اجی اما حرفای تورو میگم اجی

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 10:12

واییییی چقدر خوبی تو آخه
میدونم سخته من خودم دفعه اول داداش مصطفی رو دیدم انگار زبونم قفل شده بود
هیچی نتونستم بهش بگم
ولی اگه بتونی حرفامو بگی که عالی میشهه

ممنونم اجی لطف داری إ تو مصطفی رو دیدی اجی نمیدونستم
اره اجی بتونم میگم اجی تو حرفاتو بهم بگو اجی

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 10:19

دفعه اول که رفتم سرخاک مرتضی ، مصطفی رو دیدم
تا حالا هم به کسی نگفته بودم فقط مامامنم از تابلو بازی من فهمید و نگاهم بهش فهمید
بذار تا شب فکر کنم بنویسم برات بفرستم
قول میدم خیلی طولانی نشه

ببینم اجی فقط مصطفی رو دیدی اون موقع تنها اومده بود اجی؟؟؟
اهان باشه اجی اما خوب تو برگه هم مینویسم حرفاتو اجی که اگه طاقت نیاوردم اون برگه رو بهش میدم که حرفای خودته

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 10:27

من که فقط خودشو دیدم کسی همراهش نبود
وایییب عاشقتمممم من
مرسی عزیز دلم مرسییی لطف بزرگی در حقم میکنی

یا خدا اجی دعا کن اون موقع که میرم شلوغ نباشه و مامانش هم ببینم و با ارامش نامه رو بهش بدم اخ داداشی خیلی سخته دیدن مادرت که داغ تورو داره داداشی برام دعا کنیا
……………………
خواهش میکنم اجی وظیفه اس کاری نکردم

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 10:32

واقعا داغ فرزند برای مادر خیلی سخته خیلی سخت
راستی اجی امیر حسین کوچولو چطوره ؟؟؟
بزرگ شده یا نه ؟؟

اوه اوه اره اجی خیلی
اره اجی امیرحسینم بزرگ شده نسبت به روزهای اولش که عین عروسک کوچیک بود قد کشیده یه کم اجی
امروز یه ماهه شده اجی
راستی اجی فاطمه زهرا چطوره خوبه حتما تپل شده اره ببینم اجی هنوزم به اهنگ های مرتضی واکنش نشون میده؟؟؟

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 10:55

دیدی یا نه ؟؟؟؟

اره اجی ماشالله چه بزرگ شده اجی بچه ارومیه اجی؟؟؟

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 11:02

تا وقتی همه چی به کامش باشه آرومه
ولی بغلی شده به شدت
ای کاش فقط بغلی بود وقتی بغلش میکنی باید راش ببری حوصلش سر نر همه جا رو هم ببینه دردسر داریم ما با این بچه
راستی اجی الهه
بازیگر محبوب ایرانی و خارجیت ( به جز سونگ ) کیه ؟؟؟
خواننده محبوب ایرانی ( به جز مرتضی ) و خارجیت کیه ؟؟؟

اجی اوخی عزیزم بزرگ بشه چه بامزه اجی ۱ سالش بشه بغل کسی جزء تو نمیاد اجی چون بچه بیشتر به خاله اش وابسته میشه
اجی من از بازیگرهای ایرانی و خواننده های خارجی خوشم نمیاد چون زبان شون با ما فرق داره و منم هیچی از اهنگ نمیفهمم و فقط بازی سونگو قبول دارم

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 11:05

پیام قبلیم اومد یا یه بار دیگه بنویسم ؟؟؟

اومد اجی تاییدش کردم

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 11:16

ببخشید دیر جواب دادم داشتم چایی دم میکردم صبحونه بخوریم
ینی میخوای بگی از شهاب حسینی خوشت نمیاد ؟؟؟ قبولش نداری ؟؟؟؟
من تو بازیگرای ایرانی فقط شهاب حسینی رو قبول دارم
تو بازیگر خارجی ها هم با تمام احترامی که برای سونگ قائلم باید بگم اصلاااا قبولش ندارم و فقط و فقط فقط لئوناردو دیکاپریو رو قبولش دارم

الان چه وقت صبحونه اس اجی
اجی نه عیبی نداره به هر حال هر کس یه سلیقه ای داره اجی
راستی اجی چقدر مونده تا داروهات تموم بشه اجی یادت نره همه رو به وقت بخوریا اجی وگرنه اجیت پدرتو در میاره

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 11:24

خوب من تا اومدم تا بابام بیدارشه تا مامانم از باشگاه بیاد طول میکشه دیگه
وایسا تا لئوناردو دیکاپریو رو میشناسی دیگه ؟؟؟؟؟
چشممممم رو جفت چشمام

مامانت باشگاه هم میره اجی عجب
نه اجی ولی اسم اولیه یه جوری اشناس برام بیخیال اجی افرین چشمت بی بلا همه رو باید بخوریا ماه رمضونم روزه نگیر اجی

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 11:37

چی فک کردی هم مامانم هم بابام باشگاه میرن
این عکسشه نمیدونم میشناسیش یا نه

http://s6.picofile.com/file/8253874492/Screenshot_2016_05_20_23_18_23_1.png
تو فیلم های تایتانیک ،بازگشته ، رومئو ژولیت ، گرگ وال استریت ، اگه میتونی منو بگیر ، تلقین ، بازمانده ، جی ادگار ، الماس خونین ، هوانورد ، جاده انقلابی و ..... بازی کرده

اجی فکر کنم تو تلویزیون دیدمش باز نمیشناسمش اجی

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 11:42

خوب معلومه تو تلویزیون دیدیش بازیگره خوب
ینی یکی از فیلم هایی که گفتم هم ندیدی ؟؟؟؟ حتی تایتانیک ؟؟؟من حتی دیالوگ هاشم حفظم

اجی حالا بیخیال این موضوع اجی داداشی چیکار میکنه خوبه

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 11:46

عالیه عالیه هراز چندگاهی یه شوخی ای میکنه

عجب اجی راستی اجی بهش بگو اجیت میگه:سلام داداشی خوبی داداشی برام دعا کنیا داداشی در مورد دیدن مادرت میگم

نگار چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 11:50

اجی من حسابی خوابم گرفته برم یه کم بخوابم انرژی بگیرم بیام
با اجازهههه زود میام قول میدم

باشه اجی برو فقط داروهاتو بخور و به چیزی خیره نشو

bahar bahrami چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 14:30

سلام الهه
کسی میشناسی که با vcp.irوب ساخته باشه؟
به کمکش نیاز دارم

سلام اجی خوبی نه والله اجی

hanim4522 چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 15:16

سلام اجی خوبی؟...

سلام اجی خوبی ممنونم اجی منم خوبم شکر

hanim4522 چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 15:28

اجی ممنونم فقط همین الان میتونی اون نظر قبلیتو حذف کنی عزیزم ممنون اجی...

حذف کردم اجی خواهش میکنم اجی وطیفه اس کاری نکردم

hanim4522 چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 15:31

قربونت برم عزیزم لطفته...

خدا نکنه اجی

رضوان چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 15:35

سلام الهه

سلام اجی خوبی خوش اومدی اجی

رضوان چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 15:37

سلام بر دوتا عشق اگه اجازه بدین منم بپیوندم به جمعتون

سلام اجی خوبی خوش اومدی اره چرا که نه خوش اومدی اجی

رضوان چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 15:41

مرسی گلم تو کی هستی الهه یا هانی

الهه ام اجی من همه نظرهارو جواب میدم و تایید میکنم

رضوان چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 15:48

اوکی والیبالو میبینی الهه

نه اجی

رضوان چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 15:53

هانیه تو چی تو میبینی والیبالو

اجی هانیه اینجا نیست اجی

hanim4522 پنج‌شنبه 13 خرداد 1395 ساعت 14:22

ممنونم اجی...نه اجی این چه حرفیه خودمم میدونم...اختیار داری اجی...خواستم بخوابم دختر عموم اومده بود داش موهامو میکشید منم دیگه نخوابیدم...اووووف

داشت موهای اجیمو میکشید خیلیم کار بدی کرده بود
برو بخواب اجی کاریم به دخترداییت نداشته باش اجی

hanim4522 پنج‌شنبه 13 خرداد 1395 ساعت 14:29

خخخ...اجی قربونت برم از صبح اومده داره همش حرف میزنه...من میگم خوشگلم خوابت نمیاد میگه نه خوابم نمیاد تو بخواب من میخوام بخوابم میاد موهامو میکشه...نه اجی دیگه خواب از سرم پرید ولی اگه تو میخوای بری برو اجی...دخترعمومه احی اشکال نداره

خدا نکنه اجی نه بابا اجی کجا برم خخخخخخخخخخخ
این دخترعموت چندسالشه اجی ؟؟؟

رضوان پنج‌شنبه 13 خرداد 1395 ساعت 14:29

سلام چی بگم هانیه

سلام اجی خوبی فکر کنم نظرهای قبلی اجی هانیه رو خوندی اجی فقط چیزی به کسی نگو اجی

hanim4522 پنج‌شنبه 13 خرداد 1395 ساعت 14:34

سلام اجی رضوان خوبی...اووووف...اجی 3یا4سالشه دقیقا نمیدونم

معلومه خیلی دوست داره اجی خخخخخخخخ اخه میگه برو بخواب بعد میاد موهاتو میکشه خخخخخخخخخخخ

hanim4522 پنج‌شنبه 13 خرداد 1395 ساعت 14:42

خخخ بلهههه خیلیییی...داره رو مخم پیاده روی میره احی... میدونی اجی من زیاد بچه های بی ادبو دوس ندارم نمیدونم چرا

اخ منم خوشم نمیاد از بچه های بی ادب اجی
اجی یه اهنگ از داداشی براش بزار مثلا اسمش عشقه رو بزار باهاش انقدر برقصه تا خوابش ببره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد